بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

۳۱ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

از این آیه تا چهار آیه­ ی بعد نیز ادامه ­ی دعاهای حضرت ابراهیم و اسماعیل آمده است؛ که دعاهای مزبور اجمالاً بدین معانی اشاره دارد:

الف) خدایا ما را تسلیم کامل خود گردان.

ب) فرزندان ما را به مقام تسلیم برسان.

ج) به ما توفیق انجام مناسک حج را آن گونه که خود می­ خواهی، عنایت بفرما.

د) به صورت مداوم به ما توفیق طلب توبه و پذیرش آن از جانب خود را عنایت بفرما.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۵:۱۰
سعید شریف دینی

در انتهای این آیه­ ی شریفه، به چند نکته­ ی پایانی اشاره می ­شود:

الف) انتخاب دو اسم شریف «سمیع» و «علیم» به جهت آن بود که این دو بزرگوار خداوند را نسبت دعایشان شنونده و نسبت به کار و خدمتشان علیم و آگاه می­دانستند. به همین جهت روح اخلاص و پارسائی در آنچه انجام می­ دادند متبلور بود.[1]

ب) حضرت ابراهیم علیه السلام  بنیان­گذار اولیّه­ی کعبه نبود، بلکه حضرت آدم علیه السلام   بود که این خانه­ی توحید را در ابتدای امر تأسیس نمود لکن این خانه­ی مقدس در اثر سیل و طوفان از بین رفته و اثری از آن نمانده بود، تا این که حضرت ابراهیم علیه السلام   به اشاره­ی حق تعالی، نقشه و جای اصلی کعبه را مشخص و بنا نمود.[2] چنان­که قرآن کریم در آیه­ ی 26 از سوره­ی حج به این نکته اشاره کرده و می­ فرماید: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ».[3]

ج) کعبه را کعبه گویند زیرا مرتفع بوده، به صورت مکعب- و مربع- است.[4] چنان­که حضرت امام صادق علیه السلام   در این رابطه می­ فرماید: «أنَّهُ سُئِلَ لِمَ سُمِّیَتِ الْکَعْبَةُ کَعْبَةَ قَالَ لِأنَّهَا مُرَبَّعَةٌ...»،[5] هر جسم شش سطحی را مکعب می­نامند و خانه­ ی خدا نیز دارای شش سطح است زیرا از چهار دیوار، یک پشت بام و یک زمینِ کف تشکیل یافته؛ به همین جهت، شش سطحی و مکعب بوده و آن را کعبه می نامند.



[1]. ر.ک: اندلسى، ابوحیان محمد بن یوسف(1420هـ ق)ج‏1، ص620.

[2]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: بروجردى، سید محمد ابراهیم(1366هـ ش)ج‏1، ص453.

[3]. ر.ک: ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو(1419هـ ق)ج‏1، ص308.

[4]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: اب‍ن ‌م‍ن‍ظور، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ک‍رم‌‏(1414هـ ق)ج‏1، ص718.

[5]. ابن بابویه، محمد بن علی(1385هـ ق)ج‏2، ص398 ؛ همچنین، ر.ک: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏(1403هـ ق)ج96، ص57.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۵:۰۷
سعید شریف دینی

در جمع ­بندی از دعایی که حضرت ابراهیم و اسماعیل  بر زبان جاری می­ نمودند، بیان دو نکته الزامی به نظر می­رسد:

الف) دعای «رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا» دلیل بر آن است که قصد و هدف اصلی حضرت ابراهیم و اسماعیل بنا کردن مسجد بوده است- و نه بنای مسکن- زیرا درخواست، قبول نخواهد شد مگر در چیزى که عبادت و طاعت الهى باشد،[1] نه امور غیر عبادی و دنیوی.

ب) حضرت ابراهیم و اسماعیل  در کلام خویش چنین نفرمودند: پروردگارا، این خدمت ساختن کعبه را از ما قبول کن! بلکه فرمودند: «خدایا، از ما قبول کن». حکمتش این بود که کار و خدمت خود را ناقابل تلقی داده و ناچیز بدانند. گویا به خداوند عرض داشتند: «این خدمت ناچیز را از ما بپذیر».[2]



[1]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد(1363هـ ش)ج‏1، ص255؛ حسینى جرجانى، سید امیر ابوالفتوح(1404هـ ق)ج‏1، ص425؛ کاشانى، ملا فتح الله‏(1336هـ ش)ج‏1، ص297.

[2]. ر.ک: حسینى همدانى، سید محمد حسین(1404هـ ق)ج‏1، ص349.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۵:۰۵
سعید شریف دینی

«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»؛ این جمله حکایت از دعای حضرت ابراهیم و اسماعیل دارد. و نیازی هم نبود که از واژه­ ی «قالا» یا «یَقُولان» استفاده شود چنان­که در آیه­ ی 23 و 24 از سوره­ی رعد نیز می­ فرماید: «و َالْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ بَابٍ * سَلامٌ عَلَیْکُم»؛ «أی؛ یقولون سَلامٌ عَلَیْکُم»، و یا آیه­ ی 93 از سوره­ ی انعام که می­فرماید: «وَ الْمَلائِکَةُ بَاسِطُو أیْدِیهِمْ أخْرِجُوا أنفُسَکُمُ»؛ «أی؛ یقولون أخْرِجُوا أنفُسَکُمُ»، در حالی که واژه­ ی «یقولون» استعمال نشد.[1]

سؤال: حکمت این نکته چه بود که از استعمال دو واژه­ ی «قالا» یا «یَقُولان» پرهیز شد؟

جواب: سرّش این است که زمزمه­ی حضرت ابراهیم و اسماعیل  از شروع تا پایان این دعا بود که به طور مستمر می­گفتند: «رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا»؛[2] شاهد این سخن، کلمه­ ی «یرفَع» می­باشد که فعل مضارع بوده و دالّ بر استمرار است. بنابراین، چنین نبود که این دعا را تنها پس از اتمام ساختمان کعبه به زبان آورده باشند، بلکه همواره و به طور مستمر دعای مزبور را زم‍زمه می­ نمودند.



[1]. طیب، سید عبدالحسین‏(1378هـ ش)ج‏2، ص195؛ طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏2، ص552؛ طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص389.

[2]. ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج‏1، ص430.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۷ ، ۱۵:۰۳
سعید شریف دینی

«وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ»؛ در آیه­ ی مورد بحث، پس از تمام شدن أرکانِ جمله- یعنی فعل و فاعل و مفعول- نام حضرت اسماعیل علیه السلام  آمده است؛ و لهذا در ارتباط با نکته و راز ذکرِ با فاصله­ ی نام حضرت اسماعیل علیه السلام   دو احتمال بیان شده است:[1]

الف) این نحوه­ ی ترکیب نشان می­دهد که جناب اسماعیل علیه السلام   دستیار و کمک­ کار پدربزرگوارش بوده و بنای کعبه بر عهده­ ی پدر بوده است.[2]

ب) به جهت رعایت و احترام به مقام حضرت ابراهیم علیه السلام   نام فرزند- هرچند پیامبر باشد- با فاصله ذکر شده است. و لهذا در بحث کیفیت بنای ساختمان کعبه فرقی بین این دو بزرگوار نیست.



[1]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج7، ص33.

[2]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج‏1، ص430.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۷ ، ۱۵:۰۱
سعید شریف دینی

«ثُمَّ أضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِیر»: در مورد این بخش از آیه، دو بیانِ تفسیری آمده است:

الف) دعای حضرت ابراهیم علیه السلام  به صورت مقید بود و خداوند نیز آن را مستجاب نمود؛ بدین معنا که بهره­مندی کفار را از روزی‌های اهل مکه بسیار ناچیز و کوتاه­ مدت قرار داده، فرجام بدی را برای آنها مقرر نمود؛ و آن، آتش دوزخ است آتشی که به ناچار باید آن را متحمل شوند. بر این اساس چنین فرمود: آن­گاه کافر را به سوی عذاب آتش، مضطرش می­کنیم؛ یعنی بدان سوی کشانده می شوند. به ضرر حتمی، اضطرار گفته می­شود؛ یعنی ضرری که در مقابل آن توان دفاع نیست و باید بدان تن داد.[1]

ب) خدای تعالی در این بخش از آیه می­ فرماید: کفار خیال نکنند نزد من کرامتی دارند و به همین جهت است که از زندگی مرفهی برخودارند، بلکه اگر احترامی هم وجود دارد از جانب کعبه خواهد بود. بنابراین ما چند صباحی این گروه را از متاعِ اندک دنیا بهره­ مند ساخته و سپس آنان را به قهرِ موت أخذ نموده، به حشر در آورده[2] و به عذاب آتش می­کشانیم.[3]

آری، همه­ ی ساکنان مکه از ثمرات و روزی­های مکه بهره­ مند خواهند شد،‌ با این تفاوت که بهره مندی مؤمنان متصل به آخرت شده واز رفاه اُخرویِ جاودان بهره­مند می­شوند امّا کفار، بهره­وری دنیوی اشان به عذاب اخروی متصل خواهد شد.



[1]. همان، ص583.

[2]. ر.ک: بلاغى نجفى، محمد جواد(1420هـ ق)ج‏1، ص127.

[3]. طیب، سید عبدالحسین‏(1378هـ ش)ج‏2، ص192 و 193.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۷ ، ۱۴:۵۸
سعید شریف دینی

«قَالَ وَ مَن کَفَرَ فَاُمَتِّعُهُ قَلِیلاً»؛ خدای تعالی نیز در جواب چنین فرمود: دعای تو را در حق مؤمنان مستجاب کردم و لکن کسی که کافر شد، پس او را از روزی اندکی برخوردار خواهم نمود. البته مقصود ذات اقدس اله این نیست که کافران مدتی کوتاه از نعمت رفاه در شهر مکه برخوردار خواهند بود، بلکه این سخن، اشاره به یک اصل کلی می­کند، و آن این است که؛ اگر کافر در سراسر زندگی خود از نعمت های دنیا برخوردار باشد، باز هم بهره­ مندی­اش اندک است. چنان­که در آیه­ ی 38 از سوره­ ی توبه به این مهم اشاره کرده و می­ فرماید: «فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إلا قَلِیلٌ»،[1] چرا که متاع دنیا در معرض زوال بوده و محدود است اما متاع آخرت، جاودانی و نامحدود است؛ چنان­که در آیه­ ی ۱۷ از سوره­ی أعلی می­فرماید: «وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أبْقَى».



[1]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج6، ص591 و 592.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۷ ، ۱۴:۰۸
سعید شریف دینی

«مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»؛ بعد از آن که حضرت ابراهیم علیه السلام  از خدای خویش امنیت و روزی را برای اهل مکه درخواست نمود، ذهنش به این نکته معطوف شد که در آینده نیز ممکن است- همانند هر دوره و برهه از زمان- مردم مکه به دو دسته­ی «مؤمن» و «کافر» تقسیم شوند؛ که در این صورت دعای مزبور شامل هر دو دسته خواهد شد. در حالی که آن حضرت، پیش­تر از گروه کافران و بت­ پرستان برائت جسته بود. چنان­که خدای تعالی نیز در آیه­ ی 114 از سوره­ ی توبه به این مطلب اشاره کرده و می­فرماید: «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأ مِنْهُ»، به همین جهت حضرت، در این­جا دعای خود را مقیّد نمود. چنان­که خدای تعالی از زبان ایشان این­گونه فرمود: «مَنْ آمَنَ مِنْهُم»، یعنی؛ خدایا روزی را تنها به مومنین از اهل مکه ارزانی ده.

سؤال: چرا حضرت ابراهیم علیه السلام  بدین شکل دعا نمود، و نفرمود: «وَ ارزُق مَن آمَن مِن أهلِه مِن الثَّمَرات»؟

مرحوم علامه در جواب به پرسش می ­نویسد: مقصود و مطلوب آن حضرت این بود که کرامت و حرمتى براى شهر مکه- که بیت الحرام در آنجاست- از خدای تعالی گرفته باشد، و لهذا مقصود حضرت اهل مکه نبود. جهتش هم این بود که خانه­ی خدا در سرزمینى واقع شده که کشت و زرعى در آن واقع نمى‏شود، و اگر این درخواست از جناب ابراهیم علیه السلام صادر نمی­شد، این شهر هرگز آباد نشده و کسى هم در آن­جا دوام نمى‏آورد. حاصل آن که؛ حضرت ابراهیم علیه السلام  درصدد بود تا با دعاى خود شهر مکه را معمور، و خانه­ ی خدا را آباد نماید.[1]


[1]. طباطبایى، سید محمد حسین‏(1417هـ ق)ج‏1، ص282.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۷ ، ۱۴:۰۷
سعید شریف دینی

«وَ ارْزُقْ أهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ»؛ این بخش از دعای حضرت ابراهیم علیه السلام  به چند صورت مستجاب شد:[1]

الف) در أیام حج، تجّار، انواع کالاهای صنعتی و غیر صنعتی را به سوی شهر مکه سرازیر می کردند. چون در ایام مذکور، مردم از سایر بلاد آن­جا حضور دارند.

ب) ماه های حج، بر اساس سال قمری رقم می­خورد در حالی که تحویل سال، شمسی است. از آن­جا که شهر مقدس مکه فاقد کشاورزی و رونق بود، خدای تعالی دعای حضرت ابراهیم علیه السلام   را مستجاب نمود تا مردم این شهر در طول سال از رفاه و محصولات فراوان بهره ­مند بوده، این سرزمین را ترک نکرده و همواره در آن شهر آباد بمانند. بنابراین، لازم بود که ثمرات از شهرهای دور به سوی مکه سرازیر شود، چنان­که حضرت امام باقر علیه السلام   فرمود: «إِنَّ الثَّمَرَاتِ تُحْمَلُ إِلَیْهِمْ مِنَ الْآفَاقِ وَ قَدِ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ حَتَّى لا یُوجَدَ فِی بِلادِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ ثَمَرَةٌ إلا تُوجَدُ فِیهَا حَتَّى حُکِیَ أنَّهُ یُوجَدُ فِیهَا فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ فَوَاکِهُ رَبِیعِیَّةٌ وَ صَیْفِیَّةٌ وَ خَرِیفِیَّةٌ وَ شِتَائِیَّة».[2]

ج) مقصود از ثمرات، میوه‌های دل مردم است.[3] چنان­که در آیه­ ی ۲۷ از سوره­ ی آل عمران فرمود: «فَاجْعَلْ أفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ». و در حدیثی به نقل از حضرت امام صادق علیه السلام   چنین آمده است: «أنَّهُ تَعَالَى عَنَى بِقَوْلِهِ: «وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ»، ثَمَرَاتِ الْقُلُوبِ أیْ حُبِّهِمْ إِلَى النَّاسِ لِیَأْتُوا إِلَیْهِم‏»،[4]

البته، این احتمال نیز هست که این قبیل روایات از باب جری و تطبیق بر مصداق باشد و نه تفسیر.



[1]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج6، ص604 و 605.

[2]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین‏(1405هـ ق)ج2، ص96؛ گنابادى، سلطان محمد(1408هـ ق)ج‏1، ص145؛ فاضل مقداد، جمال الدین مقداد بن عبدالله (1419هـ ق)ج‏1، ص337.

[3]. ر.ک: طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص388؛ همچنین، ر.ک: فاضل مقداد، جمال الدین مقداد بن عبدالله (1419هـ ق)ج‏1، ص337؛ و نیز، ر.ک: فیض کاشانى، ملا محسن(1418هـ ق)ج‏1، ص65.

[4]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏(1403هـ ق)ج27، ص74.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۷ ، ۱۴:۰۴
سعید شریف دینی

«بَلَداً ءَامِناً»؛ این بخش از آیه، به دو درخواست و دعا اشاره دارد:

الف) «رَبِّ اجعَل هَذَا بَلَداً»؛ سرزمین مکه تا آن روز و قبل از این دعا، به صورت شهر نبود، لکن خدای تعالی به برکت دعای حضرت ابراهیم علیه السلام  آن مکان را تبدیل به شهر نمود.[1]

ب) «آمِناً»؛ که این شهر، أمن و أمان باشد. به همین جهت چنین گفته شده: «أی؛ ذا أمن، کما یقال: بلد أهل، أی؛ ذو أهل».[2]

روایاتی که پیرامون بحث امنیت در سرزمین مکه وارد شده است، به دو دسته تقسیم می­شود:

دسته­ی اول: روایاتی که می­فرمایند: قبل از دعای حضرت ابراهیم علیه السلام   سرزمین مکه أمن بود، چنان­که در روایتی آمده است: «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه السلام یَوْمَ فَتْحِ مَکَّةَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى حَرَّمَ مَکَّةَ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأرْضَ‏ فَهِیَ حَرَامٌ إِلَى أنْ تَقُومَ السَّاعَةُ لَمْ تَحِلَّ لِأحَدٍ قَبْلِی وَ لا تَحِلُّ لِأحَدٍ مِنْ بَعْدِی وَ لَمْ تَحِلَّ لِی إلا سَاعَةً مِنَ النَّهَار».[3]

دسته­ی دوم: روایاتی که می­ فرمایند: این سرزمین با دعای حضرت ابراهیم علیه السلام   حرم الهی و مأمن مردم شد و پیش از آن همانند سایر بلاد بود. دلیل این سخن، کلام نبی مکرم اسلام صل الله علیه السلام است که فرمود: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ حَرَّمَ مَکَّةَ وَ إِنِّی حَرَّمْتُ الْمَدِینَةَ».[4]

آن­گاه مرحوم طبرسی در جمع بین این دو دسته از روایات می فرماید: «و إنما تأکدت حرمته بدعائه»، یعنی با دعای حضرت ابراهیم علیه السلام  حرمت مکه تاکید شده است.[5]



[1]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: طباطبایى، سید محمد حسین‏(1417هـ ق)ج‏12، ص68.

[2]. طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص387؛ طب‍رس‍ی‌، ف‍ض‍ل‌ ب‍ن‌ ح‍س‍ن‌(1428هـ ق)ج‏1، ص78.

[3]. ابن بابویه، محمد بن على‏(1413هـ ق)ج2، ص245 و 246؛ مجلسی، محمد تقی(1414هـ ق)ج‏7، ص229.

[4]. راوندى، قطب الدین سعید(1405هـ ق)ج1، ص291؛ کاشانى، ملا فتح الله‏(1336هـ ش)ج‏1، ص288؛ عروسى حویزى، عبد على بن جمعه‏(1415هـ ق)ج‏1، ص125.

[5]. طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص387؛ همچنین، ر.ک: قمى مشهدى، محمد بن محمد رضا(1368هـ ش)ج‏2، ص145؛ و نیز، ر.ک: کاشانى، ملا فتح الله (1423هـ ق) ج‏1، ص232.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۷ ، ۰۹:۵۷
سعید شریف دینی