به نظر می رسد؛ یک دعوت کامل و
جامع، با محوریت سه اصل بنیان نهاده میشود:
الف) «موعظه»؛
در این آیه، به جای جمله ی «آمِنوا بِمَا أنزَلَ علی»، از جمله ی «آمِنوا
بِمَا أنزَل الله» استفاده نمود؛ و این سخن یعنی همانگونه که تورات و انجیل
کتابی برای هدایت همگان بود، قرآن کریم نیز کتاب همه و فرستاده شده از جانب خداوند
است.
ب) «حکمت و برهان»؛
یهودیان می گفتند: «نُؤْمِنُ بِمَا اُنزِلَ عَلَیْنَا»، آنها نزول قرآن از سوی خدا
را انکار نکردند بلکه فقط تکلیفی را که نسبت به قرآن داشتند از خود سلب و نفی مینمودند!
به بیان دیگر؛ صرفاً خود را مکلّف تبعیت از دین خویش مینمودند؛ و این همان
پلورالیزم فکری و دینی است. بنابراین، آنها گویا با این شیوهی فکر و
رفتاریِ خود میگفتند: کسانی که پیش از این برای خود دین و آیینی برگزیدهاند، با
آمدن دین جدید نیاز نیست به دین جدید ملحق بشوند!
در حالی که جمله ی
«وَ هُوَ الحَقّ» درصدد نفی این عقیده ی باطل است، زیرا در این آیه میفرماید:
«وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ»، یعنی حتی کسانی که به تورات و
انجیل ایمان دارند نیز باید به مُصدِّق- یعنی قرآن- ایمان بیاورند. چرا که لازمه ی
انکار قرآن، انکار تورات و انجیل است زیرا این کتب، لازم و ملزوم یکدیگر بوده و از
هم قابل انفکاک نیستند. بنابراین، انکار لازم، انکار ملزوم را به دنبال میآورد.
ج) «جدال أحسن»؛
چنانکه در این آیه می فرماید: اگر ادعای شما این است که به موسی و عیسی و تورات و انجیل ایمان دارید، پس بر چه اساس انبیای گذشته را به
قتل رسانید؟ فرمود: «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أنبِیَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن
کُنتُم مُّؤْمِنِینَ».