سؤال: نهیِ واقع در واژه ی «لا تَقُولُوا»،
مولوی است یا ارشادی؟
جواب: در این رابطه اقوالی موجود است که
اجمالاً مطرح میشود:
الف) عده ای میگویند: نهی مزبور، از باب «سَدِّ
ذَرایِع» است.
بنابراین، آیه ی شریفه در صدد بیان این سخن است که یهودیان لفظِ «رَاعِنا»
را وسیله و دستاویزی قرار میدهند تا با آن به دین اسلام اهانت کنند، خداوند نیز
برای بستن راه این قبیل توهین ها از نهیِ «لا تَقُولُوا» استفاده نمود.
ب) برخی دیگر میگویند: آیه ی شریفه نسبت به
این نکته ی مهم صراحت دارد که مسلمانان باید در برنامه هاى خود مراقب رفتار و
گفتار خویش باشند؛ یعنی لفظ یا الفاظی را به کار نبرند که بهانه به دست دشمن بدهد
و جمعیت مسلمین را تضعیف کند. از اینرو آیه ی مورد بحث به آنان امر میکند هنگام سخن
گفتن از کلماتی استفاده ننمایند که قابلیت تحریف دارد و موجبات طعن و مذمت دشمنان
را به دنبالِ خود می آورد.
بنابراین مؤمنین ملزمند در هنگام سخن، الفاظ نیک و پسندیده برای خود اختیار کنند.
ج) علامه جوادی می فرماید: حکم کلیِ مستفاد
از آیه ی مورد بحث این است که هرگز نباید بهانه ی دهنکجی و اهانت به دست دشمن
داد؛ به همین جهت، آنچه در رهنمود این آیه آمده، از قبیل تمثیل و ذکر نمونه است و
هرگز نباید پنداشت که دستوری مقطعی و شخصی بوده و هماکنون که آن صحنه و آن پدیده
رخت بربسته، تنها تلاوت و ثواب قرائتِ اینگونه آیات برای مسلمانان عصر حاضر مانده
است؛ به عبارت دیگر، حکم و رهنمود آیه ی مورد بحث از قبیل تعیین موارد و
مصارف زکات نیست، تا قابل تسرّی به غیرِ آن نباشد، بلکه یک ضابطه ی کلی است که
هرگز تاریخِ امتثالِ آن سپری نخواهد شد و در ردیف آثار جاودانه است.
بنابراین، نهیِ در واژه ی «لا تَقُولوا» و نیز امرِ در
کلمه ی «قُولُوا» به طور قطع باید امتثال شود و- چنانکه پیش از این نیز
بیان شد- تاریخِ امتثالِ آن محدود به عصر خاصی نخواهد بود.