«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ»؛ حضرت موسی علیه السلام معجزات متعددی[1] را- همچون إحیای مرده و سایر معجزات- به بنی اسرائیل نشان داد، اما این گروه متعصب و لجوج همواره بر طغیان و عصیان خویش باقی و دل هایشان قسی و سخت شده بود. چنانکه در آیه ی 64 از همین سوره به این نکته اشاره نمود و فرمود: «ثُمَّ تَوَلَّیْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ»، این حرکت استبدادی تا جایی پیش رفت که خداوند برای شکستن غرور، و مالیدن بینیِ این فرقه ی لجباز به خاک، تخته سنگ بسیار بزرگی را بر آنها مشرف نمود تا آنان را به تعهداتشان پایبند کند. همچنانکه در آیات 63 و 64 به این مسئله اشاره شد.
در بحث رؤیت معجزه- و اساساً در هر امر دیگری- صرفِ نگاه و مشاهده کافی نیست، بلکه لازم است که انسان اندیشه ی خود را نیز به کار اندازد تا به حقیقتِ امر دست یازد. بنابراین، کسانی که تنها به دنبال حس بوده و در قضایا از حقیقتِ عقل و اندیشه ی سالم بهره ی لازم را نمیگیرند، بیتردید در بحث معرفتشناسی و مسائل مربوط به آن نیز دچار حیرت، تحجّر و واپسگرایی میشوند. نظیر فردی که در کنار محتضری حاضر شده، تشییع و کفن و دفن او را مشاهده کند ولی از آنچه رؤیت کرده است، عبرت نگیرد؛ این رویه، دنیازدگیِ کامل را به دنبال داشته و سرانجامش آیه ی مورد بحث است که فرمود: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ»، چنانکه آیه ی ۸۲ از سوره ی اسراء نیز به همین نکته اشاره کرد و فرمود: «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إلا خَسَاراً»«اسراء/82»، زیرا سرنوشت فردی که از کلمات الهی ترفی نبندد، قساوت و در نهایت، خسارت است.