۱. «نسخ در تلاوت نه در حکم»؛ یعنی
آیاتى وجود دارد که در قرآن نیست و خوانده نمىشود، ولى حکم آنها در میان مسلمانان
جارى و مورد عمل است، مانند آیه ی «رجم» که در قرآن نیست.
به بیان دیگر؛ تلاوت، فصاحت و بلاغت، نظم و مفاهیمِ آیه
نسخ نشده باشد. بنابراین، نسخ، موجب زوال اصل آیه نشده زیرا مراد از نسخ، إزاله ی
اثر آیه است. و اثر آیه هم یا تکلیف است یا چیز دیگری.
دلیل ما بر این سخن، کلمه ی «مِن
آیَةٍ» در آیه ی مورد بحث است. زیرا صفتِ «آیة» با عنایت به انتهای آیه
که فرمود: «إِنَّ اللَّه عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، موجب میشود که
نشانه و علامت بودنِ آیه از بین برود. بنابراین، آیه ی مزبور دیگر علامت برای فلان
حکم و اثر نیست اما اصلش باقی بوده و از میان آیات حذف نمیشود، بلکه تلاوت شده و
ثواب بر این قرائت مترتب خواهد شد.[2]
۲. «نسخ در تلاوت و حکم»؛
عده اى مىگویند: آیاتى در قرآن وجود داشت که به وسیله ی آیات و یا عوامل دیگر، هم
حکم آنها نسخ شده است و در میان مسلمانان مورد عمل نیست، و هم تلاوت آنها
نسخ شده، از قرآن ساقط گردیده و خوانده نمىشود.
به عنوان نمونه، عده ی کثیری از مفسران قائلند: سورهی
احزاب به اندازه ی سوره ی بقره بود که تلاوت و حکم برخی از آیه های سوره ی مذکور،
نسخ شده است.[3]
طرفداران این نظریه به روایت دهم که در
بخش تحریف در قسمت نسخ تلاوت، از عایشه نقل گردیده است، استدلال مىکنند.
ولى همان ایراد و اشکالى که به نسخ در
تلاوت یعنى به قسم اولِ نسخ وارد بود، به این قسم نیز وارد است و روایت عایشه خبر
واحدى بیش نیست و خبر واحد نیز تأثیر و اعتبارى در مسئله ی قرآنى ندارد و قرآنى
بودن یا نبودن چیزى با خبر واحد ثابت نمىشود.
البته به نظر ما؛ اگرچه در تفسیر
طبری و تفسیر تبیان در این رابطه به روایات باب اشاره شده است،
لکن این مطلب مسلّم نیست و اصل سندی و الحاقی روایات باید بررسی شود. و با حفظ
اخبار باب، این سخنان، مخالف با نفی تحریف در قرآن است.
۳. «نسخ در حکم و نه در تلاوت»؛
مشهورترین و بحث انگیزترین نسخ در قرآن این است که آیه اى از آیات قرآن نسخ شود و
مفهوم آن در میان مسلمانان واجب العمل نباشد و یا اصلاً عمل نمودن به مفهوم آن
جایز نباشد، ولى از نظر تلاوت در قرآن ضبط شده باشد و مانند سایر آیات قرآن، تلاوت
شود.
اکثر دانشمندان و مفسّرین این نوع نسخ را
مىپذیرند و بعضى از علما کتابهاى مستقلى در این رابطه نگاشته، آیات ناسخ و منسوخ
را در کتابهایشان آوردهاند، مانند دانشمند معروف ابوجعفر نحاس
و حافظ مظفر فارسى، و
بعضى محققین نیز با نظر مشهور مخالفت نموده، وجود آیات منسوخ را در قرآن از اساس
انکار کرده و مىگویند: اصلاً آیه اى از قرآن نسخ نگردیده است.
به هر حال باید به این نکته توجه نمود که در وقوع نسخ و وجود
آیهی منسوخ در قرآن در بین علما اختلاف وجود دارد، ولى در اصل امکان نسخ و همچنین
در وجود آیاتى که ناسخ احکام ادیان گذشته و یا ناسخ پارهاى از احکام اسلام در صدر
اول هستند، هیچ اختلافى وجود ندارد.