انواع نسخ در آیه ی 106 سوره ی بقره
۱. «نسخ در تلاوت نه در حکم»؛ یعنی آیاتى وجود دارد که در قرآن نیست و خوانده نمىشود، ولى حکم آنها در میان مسلمانان جارى و مورد عمل است، مانند آیه ی «رجم» که در قرآن نیست.
به بیان دیگر؛ تلاوت، فصاحت و بلاغت، نظم و مفاهیمِ آیه نسخ نشده باشد. بنابراین، نسخ، موجب زوال اصل آیه نشده زیرا مراد از نسخ، إزاله ی اثر آیه است. و اثر آیه هم یا تکلیف است یا چیز دیگری.
دلیل ما بر این سخن، کلمه ی «مِن آیَةٍ» در آیه ی مورد بحث است. زیرا صفتِ «آیة» با عنایت به انتهای آیه که فرمود: «إِنَّ اللَّه عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، موجب میشود که نشانه و علامت بودنِ آیه از بین برود. بنابراین، آیه ی مزبور دیگر علامت برای فلان حکم و اثر نیست اما اصلش باقی بوده و از میان آیات حذف نمیشود، بلکه تلاوت شده و ثواب بر این قرائت مترتب خواهد شد.[2]
۲. «نسخ در تلاوت و حکم»؛ عده اى مىگویند: آیاتى در قرآن وجود داشت که به وسیله ی آیات و یا عوامل دیگر، هم حکم آنها نسخ شده است و در میان مسلمانان مورد عمل نیست، و هم تلاوت آنها نسخ شده، از قرآن ساقط گردیده و خوانده نمىشود.
به عنوان نمونه، عده ی کثیری از مفسران قائلند: سورهی احزاب به اندازه ی سوره ی بقره بود که تلاوت و حکم برخی از آیه های سوره ی مذکور، نسخ شده است.[3]
طرفداران این نظریه به روایت دهم که در بخش تحریف در قسمت نسخ تلاوت، از عایشه نقل گردیده است، استدلال مىکنند.
ولى همان ایراد و اشکالى که به نسخ در تلاوت یعنى به قسم اولِ نسخ وارد بود، به این قسم نیز وارد است و روایت عایشه خبر واحدى بیش نیست و خبر واحد نیز تأثیر و اعتبارى در مسئله ی قرآنى ندارد و قرآنى بودن یا نبودن چیزى با خبر واحد ثابت نمىشود.
البته به نظر ما؛ اگرچه در تفسیر طبری و تفسیر تبیان در این رابطه به روایات باب اشاره شده است،[4] لکن این مطلب مسلّم نیست و اصل سندی و الحاقی روایات باید بررسی شود. و با حفظ اخبار باب، این سخنان، مخالف با نفی تحریف در قرآن است.
۳. «نسخ در حکم و نه در تلاوت»؛ مشهورترین و بحث انگیزترین نسخ در قرآن این است که آیه اى از آیات قرآن نسخ شود و مفهوم آن در میان مسلمانان واجب العمل نباشد و یا اصلاً عمل نمودن به مفهوم آن جایز نباشد، ولى از نظر تلاوت در قرآن ضبط شده باشد و مانند سایر آیات قرآن، تلاوت شود.
اکثر دانشمندان و مفسّرین این نوع نسخ را مىپذیرند و بعضى از علما کتابهاى مستقلى در این رابطه نگاشته، آیات ناسخ و منسوخ را در کتابهایشان آوردهاند، مانند دانشمند معروف ابوجعفر نحاس[5] و حافظ مظفر فارسى،[6] و بعضى محققین نیز با نظر مشهور مخالفت نموده، وجود آیات منسوخ را در قرآن از اساس انکار کرده و مىگویند: اصلاً آیه اى از قرآن نسخ نگردیده است.[7]
به هر حال باید به این نکته توجه نمود که در وقوع نسخ و وجود آیهی منسوخ در قرآن در بین علما اختلاف وجود دارد، ولى در اصل امکان نسخ و همچنین در وجود آیاتى که ناسخ احکام ادیان گذشته و یا ناسخ پارهاى از احکام اسلام در صدر اول هستند، هیچ اختلافى وجود ندارد.[8][1]. ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(1382هـ ش)ص۳۵5؛ همچنین، ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(بیتا)ص۲۸۵-۲۸۳؛ و نیز- برای اطلاعات بیشتر- ر.ک: موسوى سبزوارى، سید عبدالأعلى(1409هـ ق)ج1، ص۳۸۸-۳۸۶.
[2]. طباطبایى، سید محمد حسین(1417هـ ق)ج1، ص250.
[3]. طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج1، ص381.
[4]. ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج1، ص378؛ همچنین، ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج1، ص394.
[5]. ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(1382هـ ش)ص384؛ همچنین، ر.ک: قرشی، سید علی اکبر(1377هـ ش)ج1، ص213.
[6]. ر.ک: همان.
[7]. ر.ک: قرشی، سید علی اکبر(1377هـ ش)ج1، ص214؛ همچنین، ر.ک: قاسمى، محمد جمال الدین(1418هـ ق)ج9، ص175.
[8]. طباطبایى، سید محمد حسین(1417هـ ق)ج1، ص250.