بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی
دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۵۴ ب.ظ

مقصود از «حکمت» در آیه­ ی 129 سوره ی بقره

در مورد این مطلب که مقصود از «حکمت» چیست؛ شش قول وجود دارد:[1]

الف) «حکمت» در این­جا «سنت» است،[2] بنابراین وظیفه­ی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله آموزش قرآن و سنت نبوی است.

لکن این احتمال نادرست است؛ زیرا «سنت»، ظنّی الصدور است در حالی که به مسائل و معارف متقن و محکم، «حکمت» گفته می­شود؛ یعنی آنچه برای اعتبارش به هیچ دلیلی نیاز نیست.

ب) «حکمت»، همان معرفت به امور دین، و تفقه در تأویلِ آیات قرآن کریم است.[3]

لکن و این احتمال نیز قابل نقد است؛ زیرا به وسیله­ ی تعلیم کتاب، شناخت دین و تأویل آیات و احکام صورت پذیرفته و دیگر نیازی به تکرار ندارد.

ج) «حکمت»، به مواعظ و حلال و حرامی گفته می­شود که در قرآن بیان شده است.[4]

لکن این احتمال نیز از باب جری و تطبیق بر مصداق بود و در صدد بیان و ارائه­ ی تفسیر نیست.

د) «حکمت»، صفت «کتاب» است؛ و قرآن داری چندین صفت است: 1. آیات 2. کتاب 3. حکمت.

لکن این احتمال، در صورتی است که «واو» عاطفه نباشد، در حالی که واژه­ ی «کتاب» به وسیله­ ی واو بر «حکمت» عطف شده است. معلوم می­شود که حکمت، از موضوعات قرآنی به حساب می­آید.

هـ) «حکمت»، چیزی است که خداوند آن را در قلب انسان افکنده، و باعث نورانیت دل می­شود.[5] بر این اساس، حکیم به کسی گفته می­شود که صاحب قلبی نورانی و باطنی پاک است به گونه­ای که بسیاری از اسرار عالم را فهمیده و درک می­کند.

لکن، این احتمال نادرست است، چون وظیفه­ ی پیامبر صل الله علیه وآله تشریع احکام و تفصیل آن برای مردم است نه این که ایشان به رسالت مبعوث شده باشد که به مردم درس غیبی داده و درس تصرف در بواطن به آنها بدهد. قرآن کتاب زندگی و حوزه­ ی آن در قلمرو علوم رفتاری خلاصه می­شود، به همین جهت فراتر از این علوم رفتاری نیز از مردم خواسته نشده است.

و) «حکمت»، همان دانش احکام است[6] که فقط از ناحیه­ ی پیامبران الهی به دست می­آید.[7]

این احتمال، مؤید هم دارد؛ زیرا قرآن کریم در آیات 22 تا 39 از سوره­ ی اسراء، بیست مسئله را مطرح کرده است؛ این آیات، عهده­ دار بیان مسائل مربوط به توحید، و نیز دربردارنده­ ی مواعظ، احکام فقهی و حقوقی است.



[1]. ر.ک: طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص395.

[2]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد(1363هـ ش)ج‏1، ص258؛ میبدى، رشید الدین احمد(1371هـ ش)ج‏1، ص411؛ سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله‏(1419هـ ق)ص101.

[3]. قرطبی، محمد بن احمد(1364هـ ش)ج‏2، ص13؛ شوکانى، محمد بن على(1414هـ ق)ج‏1، ص167؛ ابیارى، ابراهیم(1405هـ ق)ج‏9، ص117.

[4]. ابوالفتوح رازى، حسین بن على‏(1408هـ ق)ج‏3، ص283؛ میبدى، رشید الدین احمد(1371هـ ش)ج‏1، ص411؛ بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین(1361هـ ش)ج‏3، ص323.

[5]. ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏1، ص467؛ همچنین، ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج‏1، ص436.

[6]. نیشابورى، محمود بن ابوالحسن(1415هـ ق)ج‏1، ص123؛ همچنین، ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏1، ص467.

[7]. دخیل، على بن محمد على(1422هـ ق)ص30.



نوشته شده توسط سعید شریف دینی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

مقصود از «حکمت» در آیه­ ی 129 سوره ی بقره

دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۵۴ ب.ظ

در مورد این مطلب که مقصود از «حکمت» چیست؛ شش قول وجود دارد:[1]

الف) «حکمت» در این­جا «سنت» است،[2] بنابراین وظیفه­ی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله آموزش قرآن و سنت نبوی است.

لکن این احتمال نادرست است؛ زیرا «سنت»، ظنّی الصدور است در حالی که به مسائل و معارف متقن و محکم، «حکمت» گفته می­شود؛ یعنی آنچه برای اعتبارش به هیچ دلیلی نیاز نیست.

ب) «حکمت»، همان معرفت به امور دین، و تفقه در تأویلِ آیات قرآن کریم است.[3]

لکن و این احتمال نیز قابل نقد است؛ زیرا به وسیله­ ی تعلیم کتاب، شناخت دین و تأویل آیات و احکام صورت پذیرفته و دیگر نیازی به تکرار ندارد.

ج) «حکمت»، به مواعظ و حلال و حرامی گفته می­شود که در قرآن بیان شده است.[4]

لکن این احتمال نیز از باب جری و تطبیق بر مصداق بود و در صدد بیان و ارائه­ ی تفسیر نیست.

د) «حکمت»، صفت «کتاب» است؛ و قرآن داری چندین صفت است: 1. آیات 2. کتاب 3. حکمت.

لکن این احتمال، در صورتی است که «واو» عاطفه نباشد، در حالی که واژه­ ی «کتاب» به وسیله­ ی واو بر «حکمت» عطف شده است. معلوم می­شود که حکمت، از موضوعات قرآنی به حساب می­آید.

هـ) «حکمت»، چیزی است که خداوند آن را در قلب انسان افکنده، و باعث نورانیت دل می­شود.[5] بر این اساس، حکیم به کسی گفته می­شود که صاحب قلبی نورانی و باطنی پاک است به گونه­ای که بسیاری از اسرار عالم را فهمیده و درک می­کند.

لکن، این احتمال نادرست است، چون وظیفه­ ی پیامبر صل الله علیه وآله تشریع احکام و تفصیل آن برای مردم است نه این که ایشان به رسالت مبعوث شده باشد که به مردم درس غیبی داده و درس تصرف در بواطن به آنها بدهد. قرآن کتاب زندگی و حوزه­ ی آن در قلمرو علوم رفتاری خلاصه می­شود، به همین جهت فراتر از این علوم رفتاری نیز از مردم خواسته نشده است.

و) «حکمت»، همان دانش احکام است[6] که فقط از ناحیه­ ی پیامبران الهی به دست می­آید.[7]

این احتمال، مؤید هم دارد؛ زیرا قرآن کریم در آیات 22 تا 39 از سوره­ ی اسراء، بیست مسئله را مطرح کرده است؛ این آیات، عهده­ دار بیان مسائل مربوط به توحید، و نیز دربردارنده­ ی مواعظ، احکام فقهی و حقوقی است.



[1]. ر.ک: طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص395.

[2]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد(1363هـ ش)ج‏1، ص258؛ میبدى، رشید الدین احمد(1371هـ ش)ج‏1، ص411؛ سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله‏(1419هـ ق)ص101.

[3]. قرطبی، محمد بن احمد(1364هـ ش)ج‏2، ص13؛ شوکانى، محمد بن على(1414هـ ق)ج‏1، ص167؛ ابیارى، ابراهیم(1405هـ ق)ج‏9، ص117.

[4]. ابوالفتوح رازى، حسین بن على‏(1408هـ ق)ج‏3، ص283؛ میبدى، رشید الدین احمد(1371هـ ش)ج‏1، ص411؛ بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین(1361هـ ش)ج‏3، ص323.

[5]. ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏1، ص467؛ همچنین، ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج‏1، ص436.

[6]. نیشابورى، محمود بن ابوالحسن(1415هـ ق)ج‏1، ص123؛ همچنین، ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏1، ص467.

[7]. دخیل، على بن محمد على(1422هـ ق)ص30.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۱۱
سعید شریف دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی