بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی
پنجشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۳۰ ق.ظ

شباهت «اهل کتاب» با «مشرکان» در ایه ی 113 سوره ی بقره

«کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ»؛ می­ فرماید: مشرکان نادان، همان سخن را می‌گفتند که اینها می‌گویند. به همین جهت جمله­ ی «مِثلَ قَولِهِم» همان تکرارِ کلمه­ ی «کَذَلِک» بوده و صرفاً تاکید معنوی به شمار می­رود. بنابراین مقصود از دو کلمه­ ی «مِثلَ قَولِهِم» و نیز کلمه­ ی «کَذَلک» چنین خواهد بود: «مثل شما سخن گفتند آنانی که نادانند». به بیان دیگر؛ حرف اهل کتاب با سخن مشرکانِ نادان یکی است. کلمه­ی «مِثل» صفت برای مفعول مطلقِ محذوف بوده و تقدیرش چنین است: «قَولاً مِثلَ قَولِهِم».[1]

سؤال: شباهت «مشرکان» با «اهل کتاب» چیست؟

جواب: این شباهت به دو نکته باز می­گردد:

الف) هوا و هوس،­ گرایش مادی و خلاصه ابزاراندیشیِ محض در این گروههای به ظاهر دینی- که عنوانِ اهل کتاب بر آنها اطلاق می­شود- باعث شده است که آنان از میدان حق منحرف گشته و با دین به صورت گزینشی برخورد کنند.[2] چنان­که مشرکان نیز با وجود داشتن عقل و فطرت، چراغ هدایت را نمی‌شناسند، هواپرستی و مادی گرائیِ این گروه نیز منشاء شرک شده بود. و این سخنی است که آیه ­ی ۲۴ از سوره ­ی جاثیه پرده از آن برداشته و چنین می­ فرماید: «وَ قَالُواْ مَا هِىَ إلا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَ نَحْیَا وَ مَا یُهْلِکُنَا إلا الدَّهْرُ». آری، فهم و درک این عده تنها به حیاتِ مادی و محسوسِ دنیا خلاصه شده و از زندگانیِ آخرت غافل شده­اند. از این­رو منشاءِ آثار را تنها به روزگار نسبت داده و از درکِ ماورای آن غافل و عاجزند.[3]

ب) در این آیه قول انسان­های جاهل به سخنِ عالمان و دانشمندانِ بی­عمل تشبیه شده است؛ زیرا عالم اگر به علم خود عمل نکرده و تنها ادعای باطل داشته باشد همانند انسانِ جاهل بلکه از جاهل نیز فرومایه­ تر خواهد بود. و این، همان حالتی است که برای اهل کتابِ عالم به وحی و آگاه به تورات و انجیل، نسبت به مشرکانِ جاهل به وحی و کتاب تصویر می­ شود. به بیان دیگر؛ اهل کتاب با اینکه در خدمت وحی هستند- و وحی و کتابهای آسمانی نیز برای مبرهن کردن اندیشه‌ها آمده، با این حال- بی‌برهان سخن می‌گویند.[4]



[1]. طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص358؛ مغنیه، محمد جواد(1424هـ ق)ج‏1، ص177؛ حقى بروسوی، اسماعیل(1405هـ ق)ج‏1، ص216.

[2]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج۶، ص۲۰۱.

[3]. مصطفوى، حسن‏(1430هـ ق)ج‏3، ص258.

[4]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج۶، ص۲۰۱ و ۲۰۲.



نوشته شده توسط سعید شریف دینی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

«کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ»؛ می­ فرماید: مشرکان نادان، همان سخن را می‌گفتند که اینها می‌گویند. به همین جهت جمله­ ی «مِثلَ قَولِهِم» همان تکرارِ کلمه­ ی «کَذَلِک» بوده و صرفاً تاکید معنوی به شمار می­رود. بنابراین مقصود از دو کلمه­ ی «مِثلَ قَولِهِم» و نیز کلمه­ ی «کَذَلک» چنین خواهد بود: «مثل شما سخن گفتند آنانی که نادانند». به بیان دیگر؛ حرف اهل کتاب با سخن مشرکانِ نادان یکی است. کلمه­ی «مِثل» صفت برای مفعول مطلقِ محذوف بوده و تقدیرش چنین است: «قَولاً مِثلَ قَولِهِم».[1]

سؤال: شباهت «مشرکان» با «اهل کتاب» چیست؟

جواب: این شباهت به دو نکته باز می­گردد:

الف) هوا و هوس،­ گرایش مادی و خلاصه ابزاراندیشیِ محض در این گروههای به ظاهر دینی- که عنوانِ اهل کتاب بر آنها اطلاق می­شود- باعث شده است که آنان از میدان حق منحرف گشته و با دین به صورت گزینشی برخورد کنند.[2] چنان­که مشرکان نیز با وجود داشتن عقل و فطرت، چراغ هدایت را نمی‌شناسند، هواپرستی و مادی گرائیِ این گروه نیز منشاء شرک شده بود. و این سخنی است که آیه ­ی ۲۴ از سوره ­ی جاثیه پرده از آن برداشته و چنین می­ فرماید: «وَ قَالُواْ مَا هِىَ إلا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَ نَحْیَا وَ مَا یُهْلِکُنَا إلا الدَّهْرُ». آری، فهم و درک این عده تنها به حیاتِ مادی و محسوسِ دنیا خلاصه شده و از زندگانیِ آخرت غافل شده­اند. از این­رو منشاءِ آثار را تنها به روزگار نسبت داده و از درکِ ماورای آن غافل و عاجزند.[3]

ب) در این آیه قول انسان­های جاهل به سخنِ عالمان و دانشمندانِ بی­عمل تشبیه شده است؛ زیرا عالم اگر به علم خود عمل نکرده و تنها ادعای باطل داشته باشد همانند انسانِ جاهل بلکه از جاهل نیز فرومایه­ تر خواهد بود. و این، همان حالتی است که برای اهل کتابِ عالم به وحی و آگاه به تورات و انجیل، نسبت به مشرکانِ جاهل به وحی و کتاب تصویر می­ شود. به بیان دیگر؛ اهل کتاب با اینکه در خدمت وحی هستند- و وحی و کتابهای آسمانی نیز برای مبرهن کردن اندیشه‌ها آمده، با این حال- بی‌برهان سخن می‌گویند.[4]



[1]. طبرسى، فضل بن حسن‏(1372هـ ش)ج‏1، ص358؛ مغنیه، محمد جواد(1424هـ ق)ج‏1، ص177؛ حقى بروسوی، اسماعیل(1405هـ ق)ج‏1، ص216.

[2]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج۶، ص۲۰۱.

[3]. مصطفوى، حسن‏(1430هـ ق)ج‏3، ص258.

[4]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج۶، ص۲۰۱ و ۲۰۲.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۱۹
سعید شریف دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی