بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی
يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۴۹ ب.ظ

انواع نسخ در آیه ی 106 سوره ی بقره

۱. «نسخ در تلاوت نه در حکم»؛ یعنی آیاتى وجود دارد که در قرآن نیست و خوانده نمى‏شود، ولى حکم آنها در میان مسلمانان جارى و مورد عمل است، مانند آیه­ ی «رجم» که در قرآن نیست.

به بیان دیگر؛ تلاوت، فصاحت و بلاغت، نظم و مفاهیمِ آیه نسخ نشده باشد. بنابراین، نسخ، موجب زوال اصل آیه نشده زیرا مراد از نسخ، إزاله ­ی اثر آیه است. و اثر آیه هم یا تکلیف است یا چیز دیگری.

دلیل ما بر این سخن، کلمه ­ی «مِن آیَةٍ» در آیه ­ی مورد بحث است. زیرا صفتِ «آیة» با عنایت به انتهای آیه که فرمود: «إِنَّ اللَّه عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، موجب می­شود که نشانه و علامت بودنِ آیه از بین برود. بنابراین، آیه ­ی مزبور دیگر علامت برای فلان حکم و اثر نیست اما اصلش باقی بوده و از میان آیات حذف نمی‌شود، بلکه تلاوت شده و ثواب بر این قرائت مترتب خواهد شد.[2]

۲. «نسخ در تلاوت و حکم»؛ عده‏ اى مى‏گویند: آیاتى در قرآن وجود داشت که به وسیله­ ی آیات و یا عوامل دیگر، هم حکم آنها نسخ شده است و در میان مسلمانان مورد عمل نیست، و هم تلاوت آنها نسخ شده، از قرآن ساقط گردیده و خوانده نمى‏شود.

به عنوان نمونه، عده­ ی کثیری از مفسران قائلند: سوره­ی احزاب به اندازه­ ی سوره­ ی بقره بود که تلاوت و حکم برخی از آیه­ های سوره­ ی مذکور، نسخ شده است.[3]

طرفداران این نظریه به روایت دهم که در بخش تحریف در قسمت نسخ تلاوت، از عایشه نقل گردیده است، استدلال مى‏کنند.

ولى همان ایراد و اشکالى که به نسخ در تلاوت یعنى به قسم اولِ نسخ وارد بود، به این قسم نیز وارد است و روایت عایشه خبر واحدى بیش نیست و خبر واحد نیز تأثیر و اعتبارى در مسئله­ ی قرآنى ندارد و قرآنى بودن یا نبودن چیزى با خبر واحد ثابت نمى‏شود.

البته به نظر ما؛ اگرچه در تفسیر طبری و تفسیر تبیان در این رابطه به روایات باب اشاره شده است،[4] لکن این مطلب مسلّم نیست و اصل سندی و الحاقی روایات باید بررسی شود. و با حفظ اخبار باب، این سخنان، مخالف با نفی تحریف در قرآن است.

۳. «نسخ در حکم و نه در تلاوت»؛ مشهورترین و بحث‏ انگیزترین نسخ در قرآن این است که آیه ‏اى از آیات قرآن نسخ شود و مفهوم آن در میان مسلمانان واجب العمل نباشد و یا اصلاً عمل نمودن به مفهوم آن جایز نباشد، ولى از نظر تلاوت در قرآن ضبط شده باشد و مانند سایر آیات قرآن، تلاوت شود.

اکثر دانشمندان و مفسّرین این نوع نسخ را مى‏پذیرند و بعضى از علما کتاب‏هاى مستقلى در این رابطه نگاشته، آیات ناسخ و منسوخ را در کتاب‏هایشان آورده‏اند، مانند دانشمند معروف ابوجعفر نحاس[5] و حافظ مظفر فارسى،[6] و بعضى محققین نیز با نظر مشهور مخالفت نموده، وجود آیات منسوخ را در قرآن از اساس انکار کرده و مى‏گویند: اصلاً آیه ‏اى از قرآن نسخ نگردیده است.[7]

به هر حال باید به این نکته توجه نمود که در وقوع نسخ و وجود آیه­ی منسوخ در قرآن در بین علما اختلاف وجود دارد، ولى در اصل امکان نسخ و همچنین در وجود آیاتى که ناسخ احکام ادیان گذشته و یا ناسخ پاره‏اى از احکام اسلام در صدر اول هستند، هیچ اختلافى وجود ندارد.[8]


[1]. ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(1382هـ ش)ص۳۵5؛ همچنین، ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(بی­تا)ص۲۸۵-۲۸۳؛ و نیز- برای اطلاعات بیشتر- ر.ک: موسوى سبزوارى، سید عبدالأعلى(1409هـ ق)ج‏1، ص۳۸۸-۳۸۶.

[2]. طباطبایى، سید محمد حسین‏(1417هـ ق)ج1، ص250.

[3]. طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج1، ص381.

[4]. ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج‏1، ص378؛ همچنین، ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏1، ص394.

[5]. ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(1382هـ ش)ص384؛ همچنین، ر.ک: قرشی، سید علی اکبر(1377هـ ش)ج‏1، ص213.

[6]. ر.ک: همان.

[7]. ر.ک: قرشی، سید علی اکبر(1377هـ ش)ج‏1، ص214؛ همچنین، ر.ک: قاسمى، محمد جمال الدین‏(1418هـ ق)ج‏9، ص175.

[8]. طباطبایى، سید محمد حسین‏(1417هـ ق)ج1، ص250.



نوشته شده توسط سعید شریف دینی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

انواع نسخ در آیه ی 106 سوره ی بقره

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۴۹ ب.ظ

۱. «نسخ در تلاوت نه در حکم»؛ یعنی آیاتى وجود دارد که در قرآن نیست و خوانده نمى‏شود، ولى حکم آنها در میان مسلمانان جارى و مورد عمل است، مانند آیه­ ی «رجم» که در قرآن نیست.

به بیان دیگر؛ تلاوت، فصاحت و بلاغت، نظم و مفاهیمِ آیه نسخ نشده باشد. بنابراین، نسخ، موجب زوال اصل آیه نشده زیرا مراد از نسخ، إزاله ­ی اثر آیه است. و اثر آیه هم یا تکلیف است یا چیز دیگری.

دلیل ما بر این سخن، کلمه ­ی «مِن آیَةٍ» در آیه ­ی مورد بحث است. زیرا صفتِ «آیة» با عنایت به انتهای آیه که فرمود: «إِنَّ اللَّه عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»، موجب می­شود که نشانه و علامت بودنِ آیه از بین برود. بنابراین، آیه ­ی مزبور دیگر علامت برای فلان حکم و اثر نیست اما اصلش باقی بوده و از میان آیات حذف نمی‌شود، بلکه تلاوت شده و ثواب بر این قرائت مترتب خواهد شد.[2]

۲. «نسخ در تلاوت و حکم»؛ عده‏ اى مى‏گویند: آیاتى در قرآن وجود داشت که به وسیله­ ی آیات و یا عوامل دیگر، هم حکم آنها نسخ شده است و در میان مسلمانان مورد عمل نیست، و هم تلاوت آنها نسخ شده، از قرآن ساقط گردیده و خوانده نمى‏شود.

به عنوان نمونه، عده­ ی کثیری از مفسران قائلند: سوره­ی احزاب به اندازه­ ی سوره­ ی بقره بود که تلاوت و حکم برخی از آیه­ های سوره­ ی مذکور، نسخ شده است.[3]

طرفداران این نظریه به روایت دهم که در بخش تحریف در قسمت نسخ تلاوت، از عایشه نقل گردیده است، استدلال مى‏کنند.

ولى همان ایراد و اشکالى که به نسخ در تلاوت یعنى به قسم اولِ نسخ وارد بود، به این قسم نیز وارد است و روایت عایشه خبر واحدى بیش نیست و خبر واحد نیز تأثیر و اعتبارى در مسئله­ ی قرآنى ندارد و قرآنى بودن یا نبودن چیزى با خبر واحد ثابت نمى‏شود.

البته به نظر ما؛ اگرچه در تفسیر طبری و تفسیر تبیان در این رابطه به روایات باب اشاره شده است،[4] لکن این مطلب مسلّم نیست و اصل سندی و الحاقی روایات باید بررسی شود. و با حفظ اخبار باب، این سخنان، مخالف با نفی تحریف در قرآن است.

۳. «نسخ در حکم و نه در تلاوت»؛ مشهورترین و بحث‏ انگیزترین نسخ در قرآن این است که آیه ‏اى از آیات قرآن نسخ شود و مفهوم آن در میان مسلمانان واجب العمل نباشد و یا اصلاً عمل نمودن به مفهوم آن جایز نباشد، ولى از نظر تلاوت در قرآن ضبط شده باشد و مانند سایر آیات قرآن، تلاوت شود.

اکثر دانشمندان و مفسّرین این نوع نسخ را مى‏پذیرند و بعضى از علما کتاب‏هاى مستقلى در این رابطه نگاشته، آیات ناسخ و منسوخ را در کتاب‏هایشان آورده‏اند، مانند دانشمند معروف ابوجعفر نحاس[5] و حافظ مظفر فارسى،[6] و بعضى محققین نیز با نظر مشهور مخالفت نموده، وجود آیات منسوخ را در قرآن از اساس انکار کرده و مى‏گویند: اصلاً آیه ‏اى از قرآن نسخ نگردیده است.[7]

به هر حال باید به این نکته توجه نمود که در وقوع نسخ و وجود آیه­ی منسوخ در قرآن در بین علما اختلاف وجود دارد، ولى در اصل امکان نسخ و همچنین در وجود آیاتى که ناسخ احکام ادیان گذشته و یا ناسخ پاره‏اى از احکام اسلام در صدر اول هستند، هیچ اختلافى وجود ندارد.[8]


[1]. ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(1382هـ ش)ص۳۵5؛ همچنین، ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(بی­تا)ص۲۸۵-۲۸۳؛ و نیز- برای اطلاعات بیشتر- ر.ک: موسوى سبزوارى، سید عبدالأعلى(1409هـ ق)ج‏1، ص۳۸۸-۳۸۶.

[2]. طباطبایى، سید محمد حسین‏(1417هـ ق)ج1، ص250.

[3]. طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج1، ص381.

[4]. ر.ک: طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412هـ ق)ج‏1، ص378؛ همچنین، ر.ک: طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج‏1، ص394.

[5]. ر.ک: خوئی، ابوالقاسم(1382هـ ش)ص384؛ همچنین، ر.ک: قرشی، سید علی اکبر(1377هـ ش)ج‏1، ص213.

[6]. ر.ک: همان.

[7]. ر.ک: قرشی، سید علی اکبر(1377هـ ش)ج‏1، ص214؛ همچنین، ر.ک: قاسمى، محمد جمال الدین‏(1418هـ ق)ج‏9، ص175.

[8]. طباطبایى، سید محمد حسین‏(1417هـ ق)ج1، ص250.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۴
سعید شریف دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی