بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی
دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۴۷ ب.ظ

سنت قرآن بر ادبِ گفتاری

«فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکَافِرِ‌ینَ»؛ سؤال: قرآن کریم در آیه­ ی 83 از سوره­ی بقره می­فرماید: «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسنَا»؛ با مردم به زیبایی سخن بگویید، چنان­که در آیه­ی 108 از سوره­ ی انعام فرمود: «و لا تَسُبُّوا الَّذین یَدعُونَ مِن دُونِ الله»؛ ناگرویدگان و دشمنانِ دین را سبّ نکنید، بر این اساس چرا خداوند در این بخش از آیه با لحن لعنت- بر کافرین- با کفار سخن گفته است؟

برای پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره می­شود:[1]

الف) لعن و سبّ با یکدیگر متفاوتند؛ لعن به معنای سبّ نیست بلکه قضا و قدر حق تعالی به حساب می­ آید. به بیان دیگر؛ حکم خداوند برای کافران بدین شکل است که با آنها سخن نگفته و تعذیب و کیفر دنیا و آخرت را نثار آنها خواهد نمود.

و لهذا؛ این مسئله، از مسائل علم کلام و از مباحث قضا و قدر، و جزاء و کیفر است و به مقوله­ ی «قول» باز نمی گردد. زیرا تنها قول است که در قالب لفظ می­آید اما لعن، به جزا و کیفر باز می­گردد که در نهایت دامن کافر را خواهد گرفت.

ب) لعنت در جایی به کار می­رود که از اوصاف انسانی خبری نبوده و فرد همانند جانوری باشد که فاقد عقل و شعور و درک است، چنان­که آیه­ ی 179 از سوره­ی اعراف به این نکته اشاره کرده و می­ فرماید: «اُولئِکَ کَالْأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ»، بنابراین خروج کافر از قولِ حَسَن، تخصّصی خواهد بود همانند جاهل که تخصصاً گروه عالم خارج است.

ج) زیبایی، یک پدیده­ی نسبی است؛ یعنی بستگی به رأی و نظر افراد دارد. مثلاً؛ بارکشی برای الاغ زشت نیست، همان­طور که شخم زدن برای گاو امری عجیب و زشت به حساب نمی­آید چون حیوان، یک موجود فاقد عقل و شعور است و اساساً اموری که بر عهده­­ ی حیوان نهاده شده غیر از آن اموری است که بر عهده­ ی انسان گذارده شده است. پس، با این نگاه متوجه خواهیم شد که خطاب لعنت الهی بر کافران نیز، قولِ غیر حَسَن به حساب نیامده و امر عجیبی نیست. چون کسی که با وجود شناخت و علمِ به حق، حقانیت را منکر شد و با آن دشمنی ورزید، از صف انسانیّت بیرون رفته است، از این­رو با چنین فردی گفتار معقول امکان­پذیر نخواهد بود که اگر او سخن معقول را می­ فهمید هرگز پس از شناختِ حق، آن را انکار نمی­کرد.

حاصل آن که؛ سخن و قول خدای تعالی در جای خود، کلامی به­جا و حَسَن بوده است، و قرآن کریم همواره و در جای­جای جملات و کلمات خویش نه تنها از چهارچوب منطق و ادب پا را فراتر ننهاده بلکه خود، یگانه الگوی گفتار و کلام بوده است.



[1]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج5، ص499.



نوشته شده توسط سعید شریف دینی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

سنت قرآن بر ادبِ گفتاری

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۴۷ ب.ظ

«فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکَافِرِ‌ینَ»؛ سؤال: قرآن کریم در آیه­ ی 83 از سوره­ی بقره می­فرماید: «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسنَا»؛ با مردم به زیبایی سخن بگویید، چنان­که در آیه­ی 108 از سوره­ ی انعام فرمود: «و لا تَسُبُّوا الَّذین یَدعُونَ مِن دُونِ الله»؛ ناگرویدگان و دشمنانِ دین را سبّ نکنید، بر این اساس چرا خداوند در این بخش از آیه با لحن لعنت- بر کافرین- با کفار سخن گفته است؟

برای پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره می­شود:[1]

الف) لعن و سبّ با یکدیگر متفاوتند؛ لعن به معنای سبّ نیست بلکه قضا و قدر حق تعالی به حساب می­ آید. به بیان دیگر؛ حکم خداوند برای کافران بدین شکل است که با آنها سخن نگفته و تعذیب و کیفر دنیا و آخرت را نثار آنها خواهد نمود.

و لهذا؛ این مسئله، از مسائل علم کلام و از مباحث قضا و قدر، و جزاء و کیفر است و به مقوله­ ی «قول» باز نمی گردد. زیرا تنها قول است که در قالب لفظ می­آید اما لعن، به جزا و کیفر باز می­گردد که در نهایت دامن کافر را خواهد گرفت.

ب) لعنت در جایی به کار می­رود که از اوصاف انسانی خبری نبوده و فرد همانند جانوری باشد که فاقد عقل و شعور و درک است، چنان­که آیه­ ی 179 از سوره­ی اعراف به این نکته اشاره کرده و می­ فرماید: «اُولئِکَ کَالْأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ»، بنابراین خروج کافر از قولِ حَسَن، تخصّصی خواهد بود همانند جاهل که تخصصاً گروه عالم خارج است.

ج) زیبایی، یک پدیده­ی نسبی است؛ یعنی بستگی به رأی و نظر افراد دارد. مثلاً؛ بارکشی برای الاغ زشت نیست، همان­طور که شخم زدن برای گاو امری عجیب و زشت به حساب نمی­آید چون حیوان، یک موجود فاقد عقل و شعور است و اساساً اموری که بر عهده­­ ی حیوان نهاده شده غیر از آن اموری است که بر عهده­ ی انسان گذارده شده است. پس، با این نگاه متوجه خواهیم شد که خطاب لعنت الهی بر کافران نیز، قولِ غیر حَسَن به حساب نیامده و امر عجیبی نیست. چون کسی که با وجود شناخت و علمِ به حق، حقانیت را منکر شد و با آن دشمنی ورزید، از صف انسانیّت بیرون رفته است، از این­رو با چنین فردی گفتار معقول امکان­پذیر نخواهد بود که اگر او سخن معقول را می­ فهمید هرگز پس از شناختِ حق، آن را انکار نمی­کرد.

حاصل آن که؛ سخن و قول خدای تعالی در جای خود، کلامی به­جا و حَسَن بوده است، و قرآن کریم همواره و در جای­جای جملات و کلمات خویش نه تنها از چهارچوب منطق و ادب پا را فراتر ننهاده بلکه خود، یگانه الگوی گفتار و کلام بوده است.



[1]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج5، ص499.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۲۷
سعید شریف دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی