بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی
شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۱ ب.ظ

مواجه¬ی دو قوایِ حس و عقل در آیه ی 71 سوره ی بقره

«قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ»؛ از جمله­ ی مزبور چنین به دست می­آید که بنی اسرائیل، گروهی حس­ گرا بودند؛ یعنی مبدأ پذیرش آنان از روی حس بوده است.[1]

سؤال: با توجه به اینکه مسئله­ ی حس، نسبت به تقلید، أفضل و برتر است پس بر چه اساسی خداوند بنی اسرائیل را مذمت می­کند؟

جواب: با بیان سه مقدمه، به نتیجه و پاسخ این پرسش دست خواهیم یافت:

مقدمه­ ی اول: عقل و فکر این قدرت را ندارد که بتواند تمام مسائل را از روی حس، به دست آورده و درک کند؛ به همین جهت در هر اجتماعی، مردم برای رفع احتیاجات خویش به اهل خبره مراجعه می­ کنند؛ زیرا قادر به درکِ جمیع مسائل مادیِ خویش نیستند.

مقدمه­ی دوم: نمی­توانیم در حالت کلی و دائمی بگوییم: تقلید نمودن از هر شخصی، مذموم و ناصحیح است؛ چنان­که تقلید نمودن بیمار از نسخه­ ی طبیب، امری صحیح، معقول و پسندیده است. و لکن آنچه از نظر قرآن مذموم و قبیح است تقلید کورکورانه از فرد یا افراد و یا چیز دیگری خواهد بود. چنان­که آیه ­ی 95 از سوره­ ی صافات نیز پرده از این نکته­ ی مهم برداشته و می­فرماید: «أ تَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ»، آیا شما چیزی را که با دست خودتان می­ تراشید عبادت می­کنید؟!

چرا که تقلید در عبادتِ بت­، به هیچ­ وجه با عقل و فکر سلیم سازگار نیست، پس به کدامین دلیل، تعقل و تفکرِ خویش را بسته و از آن بهره نمی­گیرید.

مقدمه­ ی سوم: آیا می­توان گفت: هر دیدگاهی مطابق با واقع بوده و صد در صد مطلوب است؟

خیر، چنین نیست! چه بسیار مکتب­هایی که در دنیا ظهور کردند اما در مدت کوتاهی طومارشان پیچیده شد. زیرا ته ی و فاقد ادله­ ی مناسب و قانع­کننده بودند. بر این اساس، تنها آن دلیلی مطلوب است که منطبق بر اصول عقلی و دارای برهانی قانع کننده باشد؛ براهینی که در طول وحی و بعثت باشد، چنان­که آیه­ ی «وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی * إِنْ هُوَ إلا وَحْیٌ یُوحَى»«نجم/4-3»، مؤیّد سخن ما خواهد بود.

و اما نتیجه­ای که از این سه مقدمه به دست می­ آید این است که؛ سؤالات بنی اسرائیل بی­وجه و بی­مورد بوده است، آنها انسان­هایی مادی، شهوت­ پرست و لجوج بودند. بر همین اساس، به دنبال اهل خبره نبودند زیرا با وجود حضرت موسی علیه السلام  به عنوان یک پیامبر الهی، اصلاً نیازی به آن همه سؤال پرسیدن نبود.

بنابراین، مقوله­ ی «حس» در صورتی می­تواند أفضل از «تقلید» باشد که اولاً: همه­ ی مسائل برای حس قابل درک باشد. و ثانیاً: در تقلید، اهل خبره لحاظ نشود. و ثالثاً: دیدگاه ارائه شده، غلط باشد. و اینها مسائلی بود که در ماجرای تاریخی حضرت موسی علیه السلام  با امت خویش هرگز مشهود نبود.



[1]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)‌ج۵، ص۱۷۲.



نوشته شده توسط سعید شریف دینی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

«قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ»؛ از جمله­ ی مزبور چنین به دست می­آید که بنی اسرائیل، گروهی حس­ گرا بودند؛ یعنی مبدأ پذیرش آنان از روی حس بوده است.[1]

سؤال: با توجه به اینکه مسئله­ ی حس، نسبت به تقلید، أفضل و برتر است پس بر چه اساسی خداوند بنی اسرائیل را مذمت می­کند؟

جواب: با بیان سه مقدمه، به نتیجه و پاسخ این پرسش دست خواهیم یافت:

مقدمه­ ی اول: عقل و فکر این قدرت را ندارد که بتواند تمام مسائل را از روی حس، به دست آورده و درک کند؛ به همین جهت در هر اجتماعی، مردم برای رفع احتیاجات خویش به اهل خبره مراجعه می­ کنند؛ زیرا قادر به درکِ جمیع مسائل مادیِ خویش نیستند.

مقدمه­ی دوم: نمی­توانیم در حالت کلی و دائمی بگوییم: تقلید نمودن از هر شخصی، مذموم و ناصحیح است؛ چنان­که تقلید نمودن بیمار از نسخه­ ی طبیب، امری صحیح، معقول و پسندیده است. و لکن آنچه از نظر قرآن مذموم و قبیح است تقلید کورکورانه از فرد یا افراد و یا چیز دیگری خواهد بود. چنان­که آیه ­ی 95 از سوره­ ی صافات نیز پرده از این نکته­ ی مهم برداشته و می­فرماید: «أ تَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ»، آیا شما چیزی را که با دست خودتان می­ تراشید عبادت می­کنید؟!

چرا که تقلید در عبادتِ بت­، به هیچ­ وجه با عقل و فکر سلیم سازگار نیست، پس به کدامین دلیل، تعقل و تفکرِ خویش را بسته و از آن بهره نمی­گیرید.

مقدمه­ ی سوم: آیا می­توان گفت: هر دیدگاهی مطابق با واقع بوده و صد در صد مطلوب است؟

خیر، چنین نیست! چه بسیار مکتب­هایی که در دنیا ظهور کردند اما در مدت کوتاهی طومارشان پیچیده شد. زیرا ته ی و فاقد ادله­ ی مناسب و قانع­کننده بودند. بر این اساس، تنها آن دلیلی مطلوب است که منطبق بر اصول عقلی و دارای برهانی قانع کننده باشد؛ براهینی که در طول وحی و بعثت باشد، چنان­که آیه­ ی «وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی * إِنْ هُوَ إلا وَحْیٌ یُوحَى»«نجم/4-3»، مؤیّد سخن ما خواهد بود.

و اما نتیجه­ای که از این سه مقدمه به دست می­ آید این است که؛ سؤالات بنی اسرائیل بی­وجه و بی­مورد بوده است، آنها انسان­هایی مادی، شهوت­ پرست و لجوج بودند. بر همین اساس، به دنبال اهل خبره نبودند زیرا با وجود حضرت موسی علیه السلام  به عنوان یک پیامبر الهی، اصلاً نیازی به آن همه سؤال پرسیدن نبود.

بنابراین، مقوله­ ی «حس» در صورتی می­تواند أفضل از «تقلید» باشد که اولاً: همه­ ی مسائل برای حس قابل درک باشد. و ثانیاً: در تقلید، اهل خبره لحاظ نشود. و ثالثاً: دیدگاه ارائه شده، غلط باشد. و اینها مسائلی بود که در ماجرای تاریخی حضرت موسی علیه السلام  با امت خویش هرگز مشهود نبود.



[1]. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)‌ج۵، ص۱۷۲.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۲۴
سعید شریف دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی