مقصود از «عهد» در آیه ی مورد بحث در آیه 40 سوره ی بقره
مقصود از «عهد» در آیه ی مورد بحث
«اُوْفُواْ بِعَهْدِی اُوفِ بِعَهْدِکُمْ»؛ وفاى به عهد یکی از صفات بسیار ستوده است[1] که در آیات[2] و روایات[3] از حسن و مدح آن سخن به میان آمده است. واژه ی «عهد» و وفای به آن، به معنای یک نوع حفظ و نگهداریِ مستمر است. چنانکه پیمان را پیمان گویند، چون حفظ و نگهداریِ مستمر در آن نهفته است. بنابراین- در یک نگاه کلی- مقصود از «عهد» در شریفه ی مورد بحث «حِفظُ الشَّیء وَ مُراعاتِه حالاً فَحالاً» خواهد بود.[4] چنانکه مفردات نیز به همین شیوه، پرده از واژه ی مذکور بر میدارد.[5] و لهذا؛ حفظ عقیده ی توحید و پیروى از پیامبرانِ الهی عهدی است که در کتاب و به حسب فطرت و تجربه هاى تاریخى، خداوند از آنها و از هر امتى- که داراى آئین خدایى است- گرفته است.[6]
همچنین؛ آیه ی 83 و 84 از همین سوره نیز میتواند مفهومِ «عهد» را در آیه ی مورد بحث تبیین کند؛ چنانکه فرمود: «وَ إِذْ أخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلا اللّهَ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَ ذِی الْقُرْبَى وَ الْیَتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أقِیمُواْ الصَّلأةَ وَ آتُواْ الزَّکَاةَ ...» و فرمود: «وَ إِذْ أخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِمَاءکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أنفُسَکُم مِّن دِیَارِکُمْ».
همچنانکه؛ آیه ی 12 از سورهی مائده نیز مسئلهی «عهد» و وفای به آن را اینگونه تشریح نمود: «وَ لَقَدْ أخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَآئِیلَ... لأکَفِّرَنَّ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ لأدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ ....».
در بیانی از حضرت امام صادق علیه السلام اینگونه میخوانیم: به عهد خویش مبنی بر ولایت امیرالمؤمنین؟ع؟ عمل کنید تا من نیز به عهد خود وفا کرده و شما را داخل بهشت کنم.[7] چنانکه این مضمون را جناب عیاشی نیز مینماید که؛ وفا کنید به ولایت على علیه السلام که واجب است از طرف خدا، تا من نیز وفا میکنم از براى شما به دخول بهشت.[8] حاصل آن که؛ در این سخن شریف مقصود از جمله ی «اُوفِ بِعَهْدِکُم»، «بهشت» است.
[1]. طیب، سید عبدالحسین(1378هـ ش)ج2، ص8.
[2]. ر.ک: بقره/177؛ مریم/54؛ اسراء/34.
[3]. ر.ک: ابن بابویه، محمد بن على(1362هـ ش)ج1، ص113؛ همچنین، ر.ک: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى(1403هـ ق)ج72، ص92؛ و نیز، ر.ک: نورى، حسین بن محمد تقى(1408هـ ق)ج11، ص316.
[4]. حقى بروسوی، اسماعیل(1405هـ ق)ج1، ص117؛ بغدادى، علاء الدین على(1415هـ ق)ج1، ص40؛ حائرى تهرانى، میر سید على(1377هـ ش)ج1، ص145.
[5]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد(1412هـ ق)ص591.
[6]. طالقانى، سید محمود(1362هـ ش)ج1، ص139.
[7]. طالقانى، سید محمود(1362هـ ش)ج1، ص139.
[8]. عیاشی، محمد بن مسعود(1380هـ ق)ج1، ص42.