مراتبِ اقرار و اعتراف به اسلام
«أسْلِمْ... قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِین»؛ اقرار و اعتراف به اسلام و تسلیم شدن در برابر ذات حق تعالی دارای مراتبی است، این مراتب عبارتند از:
الف) «اسلام زبانی»؛ یعنی اقرار زبانی به توحید و پذیرش لفظیِ اوامر و نواهی آن، چنانکه در آیه ی 14 از سوره ی حجرات می فرماید: «قَالَتِ الْأعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَکِن قُولُواْ أسْلَمْنَا».
ب) «اقرار لسانی و اعتقاد قلبی»؛ یعنی کسانی که بدانچه زبانشان اعتراف کرده، قلبشان نیز معترف است، چنانکه در آیه ی ۶۹ از سوره ی زخرف می فرماید: «الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِآیَاتِنَا وَ کَانُواْ مُسْلِمِین»، چنین فردی قلباً به اوامر و نواهی معتقد بوده و آثارش را قبول دارد، پس تقوا گزیده و بدان عمل میکند. به همین جهت در آیه ی 208 از سوره ی بقره خطاب به مؤمنان چنین فرمود: «یَا أیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ ادْخُلُواْ فىِ السِّلْمِ کَافَّة»، امر به إدخال در اسلام، همان عمل نمودن به اوامر و نواهی، با اعتقاد قلبی است.
ج) حال که این اعتقاد قلبی ایجاد شد باید در راستای پرورش عقیده ی باطنی خویش بکوشد تا جایی که خدا را در هر حالی از احوال، حاضر و شاهد بر خود ببیند؛ و این مرتبه، مختصِ خاصان و اولیاء الله است.[1]
حاصل آن که؛ خطاب «أسْلِمْ» به معنای سوّم است که خاص حضرت ابراهیم علیه السلام خواهد بود. به همین جهت حضرت ابراهیم علیه السلام در جواب فرمود: «أسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِین»، زیرا کسی که در شهود کامل است انقیاد همه ی موجودات را میبیند چرا که خود نیز یک مسلمان حقیقی و منقاد است. او به یقین میداند که از هیچ کس کاری ساخته نیست چون زمام همه ی امور به دست اوست. و این، نهایتِ ادب است که ابراهیم علیه السلام خود را جزئی از کاروان آفرینش دانست چون او به درستی درمی یابد که در بحث خلقت موجودات، ربوبّیت بالفعل، لازم و ضروریِ جهان هستی است و اگر خداوند فی الحال، رب عالم بوده و وجودات نیز هر آن، محتاج فیض او هستند، عالم هستی نیز باید که مربوب و منقاد او باشند.