بهترین و برترین انتخاب
«وَ لَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فىِ الدُّنْیَا»؛ کلمهی «إصطَفی» فعل ماضی از باب افتعال[1] که ریشه ی آن «صَفْوَ، صَفَا»[2] است؛ وقتی گفته می شود: «صَفْوَةُ کُلِّ شیءٍ» یعنی «خالِصُهُ من صَفْوَةِ المالِ و صَفْوَةِ الإِخَاء»،[3] یعنی خالص و چکیده و پالایش شده از هر چیزی،[4] به طوری که ذره ای از ناخالصی در آن وجود ندارد، از این رو ضد این لفظ، کدورت است.[5]
وقتی که کلمه ی «صَفْوَ» به باب افتعال میرود به معنای برگزیدن، و صاف و خالصِ از هر چیزی است که از روی شوق و قصد باشد. بنابراین به نظر میرسد؛ کلمه ی مزبور از نظر معنا با «اختیار» و «اجتباء» مرادف است با این تفاوت که اختیار و اجتباء، یک معنای عام است، یعنی بر مطلق اختیار و انتخاب اطلاق میشود، و لکن درون کلمه ی «إصطَفَینا» یک نوع محتوای دارای خلوص، با همراه شوق و قصد نهفته است.
به عنوان مثال؛ باغبان در قسمتی از زمین دانه ی گلی میکارد تا بعد از رشد و شکفته شدن، آنها را به گلخانه منتقل و در معرض نمایش دیگران درآورد، آنگاه وقتی که این گلها سر از خاک برداشته و شروع به شکفتن کردن، تعدادی از گلهای زیبا و مرغوب را که از همه بهتر شده اند، دست چین کرده و برای نمایش و عرضه، به گلخانه میآورد.
آری، خداوند نیز در میان گلهای عالم، آن گل و نهال زیبا، با طراوت و ماندنی را إصطفا کرده و به بشریت عرضه میدارد.
بنابراین، حکمت برگزیدن ابراهیم علیه السلام از میان انسانها، مقام تسلیم و عبودیت او بوده است. و دین هم غیر از تسلیم محض خدا بودن چیز دیگر نیست، چنانکه آیه ی ۱۹ از سوری آل عمران به این مهم اشاره و می فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلامُ».
[1]. داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج3، ص118؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین(1404هـ ق)ج1، ص363؛ طالقانى، سید محمود(1362هـ ش)ج5، ص93.
[2]. مکارم شیرازى، ناصر(1421هـ ق)ج2، ص471؛ همچنین، ر.ک: ابن منظور، محمد بن مکرم(1414هـ ق)ج14، ص462.
[3]. همان؛ همچنین، ر.ک: مصطفوى، حسن(1430هـ ق)ج6، ص257.
[4]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد(1412هـ ق)ص487؛ اندلسى، ابوحیان محمد بن یوسف(1420هـ ق)ج1، ص599؛ ابیارى، ابراهیم(1405هـ ق)ج8، ص320.
[5]. مصطفوى، حسن(1430هـ ق)ج6، ص258.