ملکیتِ تکوینی و حقیقی از آنِ خدای سبحان
«بَلْ لَهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأرْضِ»؛ چگونه میتوان تصور نمود آن خدای هستی بخش و هستی آفرین که با آفرینش خود جاندار و بیجان را مصنوع و مخلوق خود کرده، مالکیتِ تکوینی و حقیقیِ کون و مکان از آنِ اوست، اکنون به انتخاب فرزند بپردازد؟! به بیان دیگر؛ چگونه میتوان مالکیت انسان و ملکیت خدای سبحان را از یک زاویه نگریست؟! در حالی که ملکیت حق تعالی قابل غصب و گریز نبوده، هیچ مملوکی نتواند در برابر مالکِ آسمانها و زمین کوچکترین تمردی از خود نشان دهد.
بلکه اگر ملکیتی- أعم از تکوینی و یا ظاهری و اعتباری- هم برای انسان تصور می شود، با بسیاری از عوامل بیرون و درونی قابل إرتفاع است. چنانکه چشم و گوش انسان، ملکِ تکوینی اوست و روحِ آدمی بر آن سیطره دارد، لکن ممکن است عوامل قاهری همچون؛ سحر، شعبده، کهانت و مانند آن در چشم و گوش بشر تصرف کرده و نگذارد او بر چشم و گوش خود سیطره داشته باشد. و یا عوامل بیرونی شئ یا اشیاءِ تحت تصرفش را غصب کرده و بربایند. بنابراین مِلکیت فوق، تنها از سوی خدای سبحان و به رسم أمانت، تحویل انسان شده است نه آن که به او تفویض شده باشد.
و حال آن که مالکیت حق تعالی بر جهان و جمیع مخلوقات خویش هرگز قابل سلب نبوده و هیچ عاملی نتواند این مالکیت را قبض یا زایل کند.[1]