مفرد آمدن دو لفظ «مشرق» و «مغرب» در آیه ی 115 سوره ی بقره
«وَ لِلَّهِ المَشْرِقُ وَ المَغْرِبُ»؛ چرا دو کلمه ی «مشرق» و «مغرب» به صورت مفرد آمده است، با این که در آیه ی 40 از سوره ی معارج جمله ی «رَبِّ المَشَارِقِ وَ المَغَارِب» به کار رفته است؟
در پاسخ به این پرسش به دو نکته اشاره میشود:
الف) طلوع و غروب خورشید فقط در محدودهی خورشید و ماه نیست بلکه هر ستارهای که دارای حرکت است برای خود طلوع و غروبی دارد، چنانکه میتوان گفت: آیه ی 40 از سوره ی معارج به این نکته اشاره داشته باشد. اما در آیهی مورد بحث که به صورت مفرد آمده، میتوان گفت: مقصود، جنس مغرب و مشرق است.[1]
ب) مقصود از این دو واژهی «مشرق» و «مغرب»، شرق و غربِ مصطلحِ فقه ی و متعارف نیست تا شامل سایر جهات نشود بلکه مراد، مشرق و مغربِ نسبی است که تقریباً شامل دو نیم دایره ی افق میشود. از اینرو عدم ذکرِ شمال و جنوب برای این است که سایر جهات از این دو جهت مشخص میشود، یعنی وقتی مشرق و مغربِ اُفق معلوم شد و یا سایر اجرام نورانی آسمان طلوع کردند، آنگاه سایر جهات نیز معلوم میگردد.[2] به بیان دیگر؛ مثلاً مى گوییم: دشمنان على علیه السلام به خاطر عداوت و دوستانش از ترس، فضائل او را پوشاندند، اما با این حال فضائلش شرق و غرب عالم- یعنی همه ی دنیا- را گرفته است. بنابراین، شاید بتوان گفت: تکیه بر خصوص شرق و غرب بدین جهت است که انسان، نخستین جهتی را که مى شناسد این دو جهت است و بقیه جهات به وسیله ی مشرق و مغرب شناخته مى شود.[3]