به کفر کشاندن و دور کردنِ انسانها از حقیقت در آیه ی 109 سوره ی بقره
«وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أهْلِ الْکِتابِ... کُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنْفُسِهِمْ»؛ چنانکه پیش از این نیز اشاره شد، ریشه ی مودّت یهود در به کفر کشاندن مسلمانان، حسادت دیرینه و مستمر آنان بود. گواه بر این سخن، آیه ی 13 از سوره ی مائده است که فرمود: «وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلأ قَلیلاً مِنْهُمْ».[1]
سؤال: آیا به صِرف اینکه گروه مزبور برای مؤمنین تمنی و آرزوی حسادت می کردند، ضرری هم متوجه اسلام و مسلمین می شد؟
جواب: هرچند قرآن کریم در این آیه، تنها تمنیِ درونیِ یهود را مطرح کرده است لکن در آیات دیگر اشاره دارد که این حسادت، درون آنان نماند بلکه به مرحله ی بروز و ظهور رسید؛ به جهت این که آنها دیگران را از مسیر اسلام نهی و از فهمِ حقیقت دور نگه میداشتند. و لهذا قرآن کریم نیز در آیه ی 26 از سوره ی انعام به این نکته اشاره کرد و چنین فرمود: «وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأوْنَ عَنْهُ»، آنها هم نائی و دور از حقیقتند، و هم ناهی، نهیکننده و دور نگهدارندهی دیگران از حق.[2]