فروختن آخرت به بهای خریدن دنیا در آیه ی 102 سوره ی بقره
«وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»؛ یهودیان به نیکی میدانستند که سحر و ساحری به معنای فروختن آخرت و مبادله نمودن دیار باقی در برابر دنیا است و در نتیجه نصیب و بهره ای از آخرت نخواهند داشت.[1] و لهذا؛ این سخن که فرمود: «اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ» به معنای معامله کردن دین خدا با سحر و ساحری است؛ آنان خدا را فروختند و در مقابلِ بهایش، به سحر و ساحری پرداختند!
ضمیرِ جمع در کلمه ی «عَلِمُوا» به یهودیان عصر نزول قرآن بر میگردد[2] که با لفظ «مَن» معرفی شده اند. ضمیر در کلمه ی «إشتَرَاه» نیز به «سِحر» باز میگردد؛[3] یعنی هر کس که خریدار سحر است برای او از آخرت بهره ای نخواهد بود. بنابراین «إشتَراء» در اینجا به معنای «خریدن» آمده است. همچنین؛ کلمه ی «خَلاق»- از مادهی «خَلق»- به نصیب و بهره ی انسان گفته میشود.[4] چرا که نصیب و بهره ی اعمال برای همه ی افراد اندازه گیری شده و نتیجه ی آن در عالم آخرت به او بازگردانده میشود. لازم به ذکر است؛ واژهی «خَلاق» از نظر لغت به معنای «اندازه» است، چنانکه «نیشابوری» در تبیین کلمه ی مزبور اینگونه می آورد: «مِنْ خَلاقٍ [أی؛] مِن نَصیبٍ کأنَّه قَدرٌ لَه هذا المِقدار».[5]
[1]. ر.ک: سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله(1419هـ ق)ص21؛ همچنین، ر.ک: کاشانى، ملا فتح الله(1336هـ ش)ج1، ص249؛ و نیز، ر.ک: سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله(1406هـ ق)ج1، ص123.
[2]. آلوسى، سید محمود(1415هـ ق)ج1، ص344؛ طنطاوى، سید محمد(1407هـ ق)ج1، ص23؛ آل غازى، عبدالقادر(1382هـ ق)ج5، ص65.
[3]. بلاغى نجفى، محمد جواد(1420هـ ق)ج1، ص112؛ نیشابورى، محمود بن ابوالحسن(1415هـ ق)ج1، ص117؛ شبّر، سید عبدالله(1407هـ ق)ج1، ص130.
[4]. هویدی بغدادی، محمد(بیتا)المتن، ص16؛ حقى بروسوی، اسماعیل(1405هـ ق)ج1، ص196؛ بلاغى نجفى، محمد جواد(1420هـ ق)ج1، ص112.
[5]. نیشابورى، نظام الدین حسن (1416هـ ق)ج1، ص351.