سنت قرآن بر ادبِ گفتاری
«فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکَافِرِینَ»؛ سؤال: قرآن کریم در آیه ی 83 از سورهی بقره میفرماید: «قُولُوا لِلنَّاسِ حُسنَا»؛ با مردم به زیبایی سخن بگویید، چنانکه در آیهی 108 از سوره ی انعام فرمود: «و لا تَسُبُّوا الَّذین یَدعُونَ مِن دُونِ الله»؛ ناگرویدگان و دشمنانِ دین را سبّ نکنید، بر این اساس چرا خداوند در این بخش از آیه با لحن لعنت- بر کافرین- با کفار سخن گفته است؟
برای پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره میشود:[1]
الف) لعن و سبّ با یکدیگر متفاوتند؛ لعن به معنای سبّ نیست بلکه قضا و قدر حق تعالی به حساب می آید. به بیان دیگر؛ حکم خداوند برای کافران بدین شکل است که با آنها سخن نگفته و تعذیب و کیفر دنیا و آخرت را نثار آنها خواهد نمود.
و لهذا؛ این مسئله، از مسائل علم کلام و از مباحث قضا و قدر، و جزاء و کیفر است و به مقوله ی «قول» باز نمی گردد. زیرا تنها قول است که در قالب لفظ میآید اما لعن، به جزا و کیفر باز میگردد که در نهایت دامن کافر را خواهد گرفت.
ب) لعنت در جایی به کار میرود که از اوصاف انسانی خبری نبوده و فرد همانند جانوری باشد که فاقد عقل و شعور و درک است، چنانکه آیه ی 179 از سورهی اعراف به این نکته اشاره کرده و می فرماید: «اُولئِکَ کَالْأنْعَامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ»، بنابراین خروج کافر از قولِ حَسَن، تخصّصی خواهد بود همانند جاهل که تخصصاً گروه عالم خارج است.
ج) زیبایی، یک پدیدهی نسبی است؛ یعنی بستگی به رأی و نظر افراد دارد. مثلاً؛ بارکشی برای الاغ زشت نیست، همانطور که شخم زدن برای گاو امری عجیب و زشت به حساب نمیآید چون حیوان، یک موجود فاقد عقل و شعور است و اساساً اموری که بر عهده ی حیوان نهاده شده غیر از آن اموری است که بر عهده ی انسان گذارده شده است. پس، با این نگاه متوجه خواهیم شد که خطاب لعنت الهی بر کافران نیز، قولِ غیر حَسَن به حساب نیامده و امر عجیبی نیست. چون کسی که با وجود شناخت و علمِ به حق، حقانیت را منکر شد و با آن دشمنی ورزید، از صف انسانیّت بیرون رفته است، از اینرو با چنین فردی گفتار معقول امکانپذیر نخواهد بود که اگر او سخن معقول را می فهمید هرگز پس از شناختِ حق، آن را انکار نمیکرد.
حاصل آن که؛ سخن و قول خدای تعالی در جای خود، کلامی بهجا و حَسَن بوده است، و قرآن کریم همواره و در جایجای جملات و کلمات خویش نه تنها از چهارچوب منطق و ادب پا را فراتر ننهاده بلکه خود، یگانه الگوی گفتار و کلام بوده است.