رفتار رهبران مادی و الهی، دو حرکت متفاوت در آیه ی87 سوره ی بقره
«أ فَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَی أنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ»؛ کلمه ی «لا تَهْوَی»- به معنای «میل نمیکند»- از مادّهی «هَوی» است که از آن به میل و خواهش نفسانی،[1] تعبیر میشود. چنانکه مصطفوی در «التحقیق»، اصل واحد در این ماده را «تمایل الی سفل» معنا نموده است.[2]
رهبران مادی بر طبق خواسته های مردم سخن میگویند. و فرقی هم نمیکند که این خواسته مشروع باشد یا نامشروع، مثلاً اگر عدهای بخواهند همجنسگرائی و لذات جنسی در جامعه اشان رسمی و قانونی شده و پیرامون این موضوع هیچ مزاحمتی برایشان ایجاد نشود، آنگاه این رهبران به چنین خواسته ای تن میدهند؛ چرا که اساسِ رویکرد آنها قدم گذاردن و اصالتبخشی به هوا و هوس است، برای این قبیل رهبران مفاهیمی همچون؛ ترک هوای نفس، دوری از شهوت پرستی و حاکمیت شرع، معنا و مفهومی ندارد، و آنچه برایشان مهم بوده و قابلیت اجرا دارد، منفعت خواهد بود؛ از اینرو فرقی نمیکند این خواسته از چه راهی به دست آید!
در حالی که رهبران الهی هرگز بر اساس هوا و هوس و خواسته های نامشروع قدم بر نخواهند داشت، فرقی نمی کند عملی را کثیری از مردم بپسندند و بخواهند، یا نپسندند و نخواهند، بلکه آنچه مهم است حاکمیت الله و اصالت بخشی به شریعت مطهرهای است که از جانب حضرت حق تشریع میشود. آنان با تمام توان در راه چنین هدفی می کوشند حتی اگر در این راه تکذیب و یا کشته شوند، رهبران الهی تحت هیچ شرایطی به خود اجازه نمیدهند قدمی از خواسته های وحیانی پروردگار کج نهند، و یا مرتکب رفتاری شوند که با تمایلات ناسالم و نفسانی مردم جامعه تطابق داشته باشد، آنان هرگز راضی نمیشوند که احکام الهی بیان نشده و تعطیل شود.