بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی
پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۴ ق.ظ

صفت «اُمّی»، و انطباق آن بر حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم در آیه ی 78 سوره ی بقره

«وَ مِنْهُمْ اُمِّیُّونَ»؛ کلمه­ی «اُمّیّون»، جمع «اُمّی»[1] یعنی کسی که نوشتن[2] و خواندن نمی­داند.[3] یعنی بی سواد و درس­ نخوانده باشد.[4] اُمّی منسوب به اُمّ است[5] یعنی همان­گونه که فرزند در بدوِ تولد و بیرون آمدن از رحم، خواندن و نوشتن بلد نیست،[6] همچنین به فرد یا افرادی که تحت تربیت معلم نبوده­ و ذهنشان همانند زمانی که از مادر متولد شده­اند از خواندن و نوشتن تهی است، أُمی گفته می­شود.[7]

آیه ­ی شریفه به بعضی از یهودیانی که فاقد سواد بوده و بهره­ ای از نوشتن خواندن ندارند، اشاره دارد؛[8] این عده، اکاذیب علمایشان را قبول کرده[9] و به دروغ­های رؤسای خویش اعتماد نموده­اند.[10] چه این که اگر اینها از سواد، بهره­ ی کافی داشته و به آنچه در تورات ثبت شده بود واقف می­شدند، زیر بار أکاذیب احبارِ یهود- مبنی بر انکار اوصاف محمد صل الله علیه و آله و سلم نمی­رفتند.

سؤال: اگر وصفِ «اُمّی بودن» برای یهودیان مذموم است، پس به چه جهت قرآن کریم در آیه­ ی 157 و 158 از سوره­ ی اعراف، یکی از اوصاف پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم را «اُمّی» می­داند؛ چنان­که فرمود: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّ‌سُولَ النَّبِیَّ الْاُمِّی» و فرمود: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَ‌سُولِهِ النَّبِیِّ الْاُمِّی».

جواب: اُمّی بودن حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم مربوط به قبل از بعثت ایشان و آوردن قرآن است؛ و این وصف به عنوان یک معجزه در وصف نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم به شمار می­رود، زیرا اگر ایشان قبل از بعثت نوشتن بلد بود و خواندن می­دانست، به طور قطع در معرض اتهام کفار و مشرکان قرار می­گرفت که این قرآن را خود نوشته­ای و از ناحیه­ ی خدا نیست. چنان­که در آیه­ ی 48 از سوره­ی عنکبوت می­فرماید: «وَ مَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لارْ‌تَابَ الْمُبْطِلُونَ»، یعنی «و ما کان من عادتک قبل نزول القرآن أن تقرأ کتاباً و لا کان من عادتک أن تخُط کتاباً و تکتُبه- أی ما کنت تحسن القراءة و ال


[1]. بغوى، حسین بن مسعود(1420هـ ق)ج‏1، ص136؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین(1404هـ ق)ج‏1، ص217؛ ابن عاشور، محمد بن طاهر(1420هـ ق)ج‏28، ص187.

[2]. فضل الله، سید محمد حسین(1419هـ ق)ج‏2، ص92.

[3]. ابیارى، ابراهیم(1405هـ ق)ج‏9، ص94؛ مراغى، احمد بن مصطفى(بی­تا)ج‏1، ص150.

[4]. داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج‏2، ص226؛ مکارم شیرازى، ناصر(1421هـ ق)ج‏1، ص277.

[5]. بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین(1361هـ ش)ج‏1، ص378؛ همچنین- برای اطلاعات بیشتر- ر.ک: طیب، سید عبدالحسین‏(1378هـ ش)ج‏2، ص66.

[6]. میرزا خسروانى، على رضا(1390هـ ق)ج‏1، ص118.

[7]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: اب‍ن ‌م‍ن‍ظور، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ک‍رم‌‏(1414هـ ق)ج‏12، ص34.

[8]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد(1363هـ ش)ج‏1، ص182.

[9]. سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله‏(1419هـ ق)ص17؛ داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج‏9، ص232.

[10]. محلى، جلال الدین و سیوطى، جلال الدین(1416هـ ق)ص15.



نوشته شده توسط سعید شریف دینی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

«وَ مِنْهُمْ اُمِّیُّونَ»؛ کلمه­ی «اُمّیّون»، جمع «اُمّی»[1] یعنی کسی که نوشتن[2] و خواندن نمی­داند.[3] یعنی بی سواد و درس­ نخوانده باشد.[4] اُمّی منسوب به اُمّ است[5] یعنی همان­گونه که فرزند در بدوِ تولد و بیرون آمدن از رحم، خواندن و نوشتن بلد نیست،[6] همچنین به فرد یا افرادی که تحت تربیت معلم نبوده­ و ذهنشان همانند زمانی که از مادر متولد شده­اند از خواندن و نوشتن تهی است، أُمی گفته می­شود.[7]

آیه ­ی شریفه به بعضی از یهودیانی که فاقد سواد بوده و بهره­ ای از نوشتن خواندن ندارند، اشاره دارد؛[8] این عده، اکاذیب علمایشان را قبول کرده[9] و به دروغ­های رؤسای خویش اعتماد نموده­اند.[10] چه این که اگر اینها از سواد، بهره­ ی کافی داشته و به آنچه در تورات ثبت شده بود واقف می­شدند، زیر بار أکاذیب احبارِ یهود- مبنی بر انکار اوصاف محمد صل الله علیه و آله و سلم نمی­رفتند.

سؤال: اگر وصفِ «اُمّی بودن» برای یهودیان مذموم است، پس به چه جهت قرآن کریم در آیه­ ی 157 و 158 از سوره­ ی اعراف، یکی از اوصاف پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم را «اُمّی» می­داند؛ چنان­که فرمود: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّ‌سُولَ النَّبِیَّ الْاُمِّی» و فرمود: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَ‌سُولِهِ النَّبِیِّ الْاُمِّی».

جواب: اُمّی بودن حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم مربوط به قبل از بعثت ایشان و آوردن قرآن است؛ و این وصف به عنوان یک معجزه در وصف نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم به شمار می­رود، زیرا اگر ایشان قبل از بعثت نوشتن بلد بود و خواندن می­دانست، به طور قطع در معرض اتهام کفار و مشرکان قرار می­گرفت که این قرآن را خود نوشته­ای و از ناحیه­ ی خدا نیست. چنان­که در آیه­ ی 48 از سوره­ی عنکبوت می­فرماید: «وَ مَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لارْ‌تَابَ الْمُبْطِلُونَ»، یعنی «و ما کان من عادتک قبل نزول القرآن أن تقرأ کتاباً و لا کان من عادتک أن تخُط کتاباً و تکتُبه- أی ما کنت تحسن القراءة و ال


[1]. بغوى، حسین بن مسعود(1420هـ ق)ج‏1، ص136؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین(1404هـ ق)ج‏1، ص217؛ ابن عاشور، محمد بن طاهر(1420هـ ق)ج‏28، ص187.

[2]. فضل الله، سید محمد حسین(1419هـ ق)ج‏2، ص92.

[3]. ابیارى، ابراهیم(1405هـ ق)ج‏9، ص94؛ مراغى، احمد بن مصطفى(بی­تا)ج‏1، ص150.

[4]. داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج‏2، ص226؛ مکارم شیرازى، ناصر(1421هـ ق)ج‏1، ص277.

[5]. بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین(1361هـ ش)ج‏1، ص378؛ همچنین- برای اطلاعات بیشتر- ر.ک: طیب، سید عبدالحسین‏(1378هـ ش)ج‏2، ص66.

[6]. میرزا خسروانى، على رضا(1390هـ ق)ج‏1، ص118.

[7]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: اب‍ن ‌م‍ن‍ظور، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ک‍رم‌‏(1414هـ ق)ج‏12، ص34.

[8]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد(1363هـ ش)ج‏1، ص182.

[9]. سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله‏(1419هـ ق)ص17؛ داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج‏9، ص232.

[10]. محلى، جلال الدین و سیوطى، جلال الدین(1416هـ ق)ص15.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۰۵
سعید شریف دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی