بیان مصادیقِ «ظلمِ بنی اسرائیل به خویشتن»
«وَ مَا ظَلَمُونَا»؛ در ارتباط با مصادیقِ ظلمی که این بخش از آیه، عهده دارِ بیانِ آن است، به احتمالاتی اشاره خواهد شد، از جمله؛
الف) این عده، با کفران نعمت، و بدل کردن غذاى بهتر و برتر به پست تر[1]- بلکه با تبدیل شکر به کفر،[2] و خلاصه به سبب کفر و انحراف[3] و عِنادشان[4]- به کسى ستم ننموده بلکه به خود ستم روا داشتند.
ب) آنان، با عبادت گوساله- یعنی تبدیل امرِ خداپرستی به گوسالهپرستی و وفا ننمودن به عهد خویش[5]- و نیز بیان این سخن به حضرت موسی علیه السلام که ایمان نمی آوریم مگر آن که خدا را آشکارا رؤیت نماییم، بر ما ستمی روا نداشتند بلکه به خود ستم کردند.[6]
ج) آنان با اعتراض به حضرت موسى علیه السلام و عدم رعایتِ عزّت و احترامِ آن حضرت، به کسى ظلم نکردند، بلکه به خود ستم نمودند.[7]
د) این سخن کنایهاى است از امّت پیامبر خاتم صل الله علیه و آله و کفران نعمتِ آنان، زیرا محمد صل الله علیه و آله و اوصیای بر حق ایشان را آنچنان که شایسته وجودشان بود، بزرگ نشمردند و به آن نعمتهاى عظماى ولایت و هدایت، آنچنان که باید، أرج ننهادند و شکر نعمت به جاى نیاوردند.[8]
همچنانکه در حدیثی از حضرت امام باقر علیه السلام نقل است که خداى تعالى والاتر و بلند مرتبه تر از آن است که به او ستم شود. ولى به جهت آن که ما اهل بیت را از خود دانسته و به خود وابسته و آمیخته مىداند، ظلم به ما را از نیز ستم به خود و دوستى ما را دوستى به خود به حساب میآورد. چنانکه فرمود: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ...»«مائده/55».[9][1]. گنابادى، سلطان محمد(1408هـ ق)ج1، ص97.
[2]. سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله(1419هـ ق)ص14؛ سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله(1406هـ ق)ج1، ص81.
[3]. حسینی شیرازی، سید محمد(1423هـ ق)ص19.
[4]. مغنیه، محمد جواد(1425هـ ق)ص11.
[5]. فیض کاشانى، ملا محسن(1418هـ ق)ج1، ص39؛ بحرانى، هاشم بن سلیمان(1416هـ ق)ج1، ص223؛ فیض کاشانی، ملا محسن(1415هـ ق)ج1، ص135.
[6]. بلاغى نجفى، محمد جواد(1420هـ ق)ج1، ص95.
[7]. گنابادى، سلطان محمد(1408هـ ق)ج1، ص97.
[8]. همان.
[9]. کلینى، محمد بن یعقوب(1407هـ ق)ج1، ص435؛ بحرانى، هاشم بن سلیمان(1416هـ ق)ج1، ص224.