«کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ... تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ»؛ این قسمت از آیه گویای این نکته ی مهم است که افکار یهود و نصاری در عصر پیامبر صل الله علیه و آله با افکار گذشتگان خود تفاوتی نداشت. واژه ی «کذلک» جار و مجرور، متعلق به محذوف، مفعول مطلق؛ أی: «قال الَّذین لا یَعلمُون قَولاً کذلک»،[1] یعنی همانند گفتار مشرکین عرب را پیشینیان یهود و نصاری نیز گفته بودند زیرا دلها و افکار اینان مشابه است.
به بیان دیگر؛ همچنانکه در عصر حضرت موسی علیه السلام از ایشان درخواست کردند که «أرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً»«نساء/153»،[2] و همچنانکه نصاری نیز به حضرت مسیح علیه السلام میگفتند: «هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أن یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائدَةً مِّنَ السَّمَاءِ»«مائده/114»،[3] مشرکین عرب نیز به پیامبر صل الله علیه و آله چنین گفتند: «حَوِّل لَنَا الصَّفَا ذَهَبَاً»![4] و چون نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله زیر بار این قبیل درخواستهای هوس آلود، اقتراحی و بیهوده ی آنان نمیرفت به یکدیگر توصیه میکردند که حضرت را ساحر و دیوانه بنامند، چنانکه آیات ۵۲ و 53 از سوره ی ذاریات پرده از حرکت ناشایست این عده برداشت و اینگونه فرمود: «... مَا أتىَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أوْ مَجْنُونٌ * أ تَوَاصَوْاْ بِهِ...»،[5] گویا در طول تاریخ، اینان به یکدیگر توصیه میکردند که انبیاء را به جادوگری و جنون و مانند آن متهم کنند.[6]
[1]. صافى، محمود بن عبدالرحیم(1418هـ ق)ج1، ص238.
[2]. سمرقندى، نصر بن محمد بن احمد(1418هـ ق)ج1، ص88؛ فیض کاشانى، ملا محسن(1418هـ ق)ج1، ص63؛ بیضاوى، عبدالله بن عمر(1418هـ ق)ج1، ص103.
[3]. فیض کاشانی، ملا محسن(1415هـ ق)ج1، ص185؛ مظهرى، محمد ثناء الله(1412هـ ق)ج1، ص120؛ گنابادى، سلطان محمد(1408هـ ق)ج1، ص141.
[4]. طوسى، محمد بن حسن(قرن14ق)ج1، ص435؛ طبرسى، فضل بن حسن(1372هـ ش)ج1، ص370؛ کاشانى، ملا فتح الله(1336هـ ش)ج1، ص269.
[5]. ر.ک: اندلسى، ابوحیان محمد بن یوسف(1420هـ ق)ج1، ص587؛ همچنین، ر.ک: نیشابورى، نظام الدین حسن (1416هـ ق)ج1، ص379؛ و نیز، ر.ک: زمخشری، محمود(1407هـ ق)ج1، ص182.
[6]. جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج6، ص345.