بر آستان حضرت دوست

مطالب علمی و مذهبی

۲۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

«فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأمْرِهِ»؛ فرمان مزبور در آیه­ی مورد بحث به موقت بودنِ مسئله­ ی عفو و صَفح، اشاره دارد. تا این که دستور بعدیِ خداوند در آیه­ ی 29 از سوره­ ی توبه صادر شد و فرمود: «قَاتِلُواْ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الآخِرِ... حَتىَ‏ یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَ هُمْ صَاغِرُون»،[1] و البته؛ از طرفی برخی دیگر معتقدند: دستور نبرد در آیه­ ی أخیر ناسخِ جمله­ ی «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» است.[2]

سؤال: به چه جهت آیه­ ی أخیر، ناسخِ جمله­ ی «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» است؟

علامه جوادی در این ارتباط می­نویسد: نسخ مصطلح، در موردی است که دلیلِ منسوخ در دوام و استمرار، ظهور داشته باشد و دلیلِ ناسخ اساس آن را در مقامِ بقاء منهدم کند. در حالی که فرمانِ عفو و صفح، در آیه­ی مورد بحث نه تنها در دوام ظهور ندارد، بلکه با وعده­ی تحوّل و نویدِ تبدّل همراه است و در چنین موردی مجال نسخ نیست؛ خواه آن دلیل منسوخ به امر تکوینی مقیّد و به غایت عینی مغیّا باشد؛ و یا به امر تشریعی مقیّد و به غایت اعتباری مغیّا و از سنخ حکمت عملی باشد.[3]



[1]. حسینى همدانى، سید محمد حسین(1404هـ ق)ج‏1، ص291؛ جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج۶، ص۱۵۹.

[2]. جصاص، احمد بن علی(1405هـ ق)ج‏1، ص74؛ اندلسى، ابوحیان محمد بن یوسف(1420هـ ق)ج‏1، ص559؛ میبدى، رشید الدین احمد(1371هـ ش)ج‏1، ص313.

[3]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: جوادی آملی، عبدالله(1385هـ ش)ج6، ص159 و ۱۶۰.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۱۸
سعید شریف دینی

سؤال: چرا مسلمانان مأمور به عفو و گذشت شدند؟

جواب: پاسخ به این مسئله از دو جهت مورد بررسی قرار می­گیرد:

اول آن که؛ این عفو و گذشت جنبه­ ی عاطفی دارد. زیرا مسلمانان از طبقات مختلف بوده، در میان یهودیان زندگی می کردند و نوعاً رابطه ­ی خویشی با آنها داشتند. از جمله؛ در بین یهود کسانی بودند که مسلمان شده و یا با یکدیگر انس و الفتی برقرار کرده بودند، و اسلام نیز همواره در مسئله­ ی احترام به خانواده، پاس­داشت عاطفه و جذب انسان­ها، پیش­رو و پیش قدم بوده است. بنابراین، مسائلی از این دست موجب می­شد که اسلام به این قبیل روابط احترام گذارده، به مسلمانان و پیروان این دینِ شریف دستور به عفو و گذشت بدهد و انتقام را حرکت شایسته و نیکویی نداند.

دوم آن که؛ همواره چنین بوده که مسئله ­ی عفو و گذشت، باعث رأفت قلوب و جذب حداکثری خواهد شد، و اسلام نیز طرفدار جذب اکثر است. چنان­که در آیه­ ی 25 از سوره حدید می‌فرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان- یعنی وسیله­ ی شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه را- نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند...». و در ادامه به این نکته اشاره می­کند که اگر این اقدام مؤثر نیفتاد آنگاه؛ «وَ أنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدید»، و آهن را فرود آوردیم (آفریدیم) که در آن براى کارزار با دشمنان، دارای قوت و توانایى سختی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۱۶
سعید شریف دینی

«مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»؛ از بیان فوق دانسته می‌شود که کارهای حسادت­ گونه ­ی یهود از روی شبهه­ ی علمی نبود بلکه بر اساس علم، و عامداً صورت می ­پذیرفت. از این­رو به حرکت مزبور، دسیسه، توطئه و یا آشوب گفته می­شود که از یهودیان سر می­زد. و در این­جا تنها به بیان دو نمونه از شیوه ­های توطئه ­آمیز این گروه پرداخته خواهد شد:[1]

الف) «گروهِ شبهه ­افکن»؛ آنان شبهه­افکنی می‌کردند؛ همانند پیش کشیدن مسئله­ ی نسخ- که سابقاً مطرح شد- به همین جهت قرآن کریم نیز مسلمانان را از مجالست و نشست و برخاست با آنها منع و نهی می­ نمود، چنان­که آیه­ ی ۱۴۰ از سوره­ ی نساء پرده از این مهم برداشت و فرمود: «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فی‏ حَدیثٍ غَیْرِهِ».

ب) «احترام به بت ­پرستان»؛ اینان به بت­ پرستان احترام ویژه ­ای نهاده و آنان را متمدن­ تر از مسلمانان می‌خواندند. چنان­که در آیه­ ی 51 از سوره ­ی نساء به این مطلب اشاره کرده و می­ فرماید: «أ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ اُوتُوا نَصیباً مِنَ الْکِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ کَفَرُوا هؤُلاءِ أهْدى‏ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً»، و در آیه­ ی 54 از همان سوره به این گروه، جواب داده و می­فرماید: «أمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏...»، مقصود آیه­ ی مذکور این است که شیوه­ ی آنها­ از روی حسادت بوده است.



[1]. همان، ص۱۶۶-۱۶۴.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۳۱
سعید شریف دینی

«وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أهْلِ الْکِتابِ... کُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنْفُسِهِمْ»؛ چنان­که پیش از این نیز اشاره شد، ریشه­ ی مودّت یهود در به کفر کشاندن مسلمانان، حسادت دیرینه و مستمر آنان بود. گواه بر این سخن، آیه ­ی 13 از سوره­ ی مائده است که فرمود: «وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلأ قَلیلاً مِنْهُمْ».[1]

سؤال: آیا به صِرف اینکه گروه مزبور برای مؤمنین تمنی و آرزوی حسادت می­ کردند، ضرری هم متوجه اسلام و مسلمین می­ شد؟

جواب: هرچند قرآن کریم در این آیه، تنها تمنیِ درونیِ یهود را مطرح کرده است لکن در آیات دیگر اشاره دارد که این حسادت، درون آنان نماند بلکه به مرحله ­ی بروز و ظهور رسید؛ به جهت این که آنها دیگران را از مسیر اسلام نهی و از فهمِ حقیقت دور نگه می‌داشتند. و لهذا قرآن کریم نیز در آیه­ ی 26 از سوره­ ی انعام به این نکته اشاره کرد و چنین فرمود: «وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأوْنَ عَنْهُ»، آنها هم نائی و دور از حقیقتند، و هم ناهی، نهی‌کننده و دور نگه‌دارنده­ی دیگران از حق.[2]



[1]. همان، ص۱۵۶.

[2]. همان، ص۱۵۴.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۲۷
سعید شریف دینی