صفت «اُمّی»، و انطباق آن بر حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم در آیه ی 78 سوره ی بقره
«وَ مِنْهُمْ اُمِّیُّونَ»؛ کلمهی «اُمّیّون»، جمع «اُمّی»[1] یعنی کسی که نوشتن[2] و خواندن نمیداند.[3] یعنی بی سواد و درس نخوانده باشد.[4] اُمّی منسوب به اُمّ است[5] یعنی همانگونه که فرزند در بدوِ تولد و بیرون آمدن از رحم، خواندن و نوشتن بلد نیست،[6] همچنین به فرد یا افرادی که تحت تربیت معلم نبوده و ذهنشان همانند زمانی که از مادر متولد شدهاند از خواندن و نوشتن تهی است، أُمی گفته میشود.[7]
آیه ی شریفه به بعضی از یهودیانی که فاقد سواد بوده و بهره ای از نوشتن خواندن ندارند، اشاره دارد؛[8] این عده، اکاذیب علمایشان را قبول کرده[9] و به دروغهای رؤسای خویش اعتماد نمودهاند.[10] چه این که اگر اینها از سواد، بهره ی کافی داشته و به آنچه در تورات ثبت شده بود واقف میشدند، زیر بار أکاذیب احبارِ یهود- مبنی بر انکار اوصاف محمد صل الله علیه و آله و سلم نمیرفتند.
سؤال: اگر وصفِ «اُمّی بودن» برای یهودیان مذموم است، پس به چه جهت قرآن کریم در آیه ی 157 و 158 از سوره ی اعراف، یکی از اوصاف پیامبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم را «اُمّی» میداند؛ چنانکه فرمود: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْاُمِّی» و فرمود: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْاُمِّی».
جواب: اُمّی بودن حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم مربوط به قبل از بعثت ایشان و آوردن قرآن است؛ و این وصف به عنوان یک معجزه در وصف نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و سلم به شمار میرود، زیرا اگر ایشان قبل از بعثت نوشتن بلد بود و خواندن میدانست، به طور قطع در معرض اتهام کفار و مشرکان قرار میگرفت که این قرآن را خود نوشتهای و از ناحیه ی خدا نیست. چنانکه در آیه ی 48 از سورهی عنکبوت میفرماید: «وَ مَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»، یعنی «و ما کان من عادتک قبل نزول القرآن أن تقرأ کتاباً و لا کان من عادتک أن تخُط کتاباً و تکتُبه- أی ما کنت تحسن القراءة و ال[1]. بغوى، حسین بن مسعود(1420هـ ق)ج1، ص136؛ حسینى همدانى، سید محمد حسین(1404هـ ق)ج1، ص217؛ ابن عاشور، محمد بن طاهر(1420هـ ق)ج28، ص187.
[2]. فضل الله، سید محمد حسین(1419هـ ق)ج2، ص92.
[3]. ابیارى، ابراهیم(1405هـ ق)ج9، ص94؛ مراغى، احمد بن مصطفى(بیتا)ج1، ص150.
[4]. داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج2، ص226؛ مکارم شیرازى، ناصر(1421هـ ق)ج1، ص277.
[5]. بانوى اصفهانى، سیده نصرت امین(1361هـ ش)ج1، ص378؛ همچنین- برای اطلاعات بیشتر- ر.ک: طیب، سید عبدالحسین(1378هـ ش)ج2، ص66.
[6]. میرزا خسروانى، على رضا(1390هـ ق)ج1، ص118.
[7]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: ابن منظور، محمد بن مکرم(1414هـ ق)ج12، ص34.
[8]. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد(1363هـ ش)ج1، ص182.
[9]. سبزوارى نجفى، محمد بن حبیب الله(1419هـ ق)ص17؛ داور پناه، ابوالفضل(1375هـ ش)ج9، ص232.
[10]. محلى، جلال الدین و سیوطى، جلال الدین(1416هـ ق)ص15.